چکیده
مدیریت استراتژیک و مدیریت زنجیره تامین (SCM) دارای تداخل منافع با یکدیگر هستند، با این حال تبادلات کمی بین آنها وجود داشته است.ما مناطقی که دارای اشتراک با یکدیگر هستند را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس نشان می دهیم که چگونه بینش هر کدام از این زمینه ها می تواند تکمیل کننده و حمایت کننده دیگری باشد. به خصوص چندین تئوری مدیریت استراتژیک و تاکید آن بر روی سود شرکت می تواند برای SCM مفید باشد. SCM می تواند به مدیریت استراتژیک سطح تازه ای از تجزیه و تحلیل و احتمال نوع جدیدی از سازمان را پیشنهاد دهد.به طور کلی، ما اینگونه استدلال می کنیم که تقاطع بین این نواحی مهم افزایش یافته است و این سبب مزایایی همچون توسعه دانش هر دو می شود و در نتیجه افزایش توانایی سازمان را برای رسیدن به اهداف سازمانی را در پی دارد.