چکیده
مدیریت استراتژیک و مدیریت زنجیره تامین (SCM) دارای تداخل منافع با یکدیگر هستند، با این حال تبادلات کمی بین آنها وجود داشته است.ما مناطقی که دارای اشتراک با یکدیگر هستند را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس نشان می دهیم که چگونه بینش هر کدام از این زمینه ها می تواند تکمیل کننده و حمایت کننده دیگری باشد. به خصوص چندین تئوری مدیریت استراتژیک و تاکید آن بر روی سود شرکت می تواند برای SCM مفید باشد. SCM می تواند به مدیریت استراتژیک سطح تازه ای از تجزیه و تحلیل و احتمال نوع جدیدی از سازمان را پیشنهاد دهد.به طور کلی، ما اینگونه استدلال می کنیم که تقاطع بین این نواحی مهم افزایش یافته است و این سبب مزایایی همچون توسعه دانش هر دو می شود و در نتیجه افزایش توانایی سازمان را برای رسیدن به اهداف سازمانی را در پی دارد.
1. مقدمه
مدیریت زنجیره تامین (SCM) توسط چندین رشته دانشگاهی بررسی مفهومی شده است، از جمله بازاریابی (منتزر، فلینت و هالت،2001)، مدیریت عملیات (مبرت و ونکاتارمانان 1998)، علم مدیریت (آویو 2001) ، خرید (گیونیپرو و برند 1996) و تدارکات (الینگر،الینگر و کلر 2002). این روش چند رشته ای مناسب و لازم برای زنجیره تامینی است که شامل بسیاری از حوزه های عملیاتی یک سازمان است.
با توجه به توجهی که به این رشته ها شده است،رشته مدیریت استراتژیک تا حد زیادی SCM را نادیده می گیرد.این موضوع گیج کننده است زیرا مدیریت استراتژیک به نوبه خود یک زمینه چند رشته ای است، و به شدت در زمینه طرح نقشه برای بازاریابی (اسلیتر و اولسان 2001)، علوم رفتاری (کتچن و پالمر 1999) و اقتصاد (روملت ، شندل و تیکه 1994) در بین سایرین است.علاوه بر این، محققان مدیریت استراتژیک به طیف گسترده ای از ایده هایی که مورد بررسی خودشان قرار دادند می بالند . در واقع، یکی از محققان برجسته این رشته را به عنوان یک "عرصه کثرت گرا" توصیف می کند که با آغوش باز پذیرای کسانی هست که تمایل به شرکت در فرآیند توسعه دانش دارند(میر1991).با توجه به این خصوصیات و محبوبیت SCM در جاهای دیگر، یک نیاز روشن برای در نظر گیری مدیریت استراتژیک و مفاهیم SCM به شکل مناسب با یکدیگر است تا برای منابع هر دو مناسب باشد.بر همین اساس هدف کلی مقاله ما شناسایی این مناطق تبادل فکری بین مدیریت استراتژیک و SCM است.در حالیکه مقالات دیگری که در مورد این مشکل هستند در مورد تحکیم این موضوع و دستاوردهای فکری قابل توجهی را از سایر زمینه ها در برابر با SCM بدست آورده اند، کمبود توجه مدیریت استراتژیک به زنجیره ها سبب سومندی مقاله ما شما شده است.ما اهداف خودمان را با در نظر گرفتن موارد زیر دنبال می کنیم: 1 ) SCM چیست ؟ 2 ) مدیریت استراتژیک چیست؟ 3) چه بینشی را می توان از طریق مدیریت استراتژیک به SCM پیشنهاد داد ؟ و 4 ) چه بینشی را می توان از طریق SCM به مدیریت استراتژیک پیشنهاد داد؟ همانطور که ما این پرسش ها را در نظر می گیریم ، ما ایده هایی که ممکن است بتوان آن ها را از یک منطقه به منطقه ای دیگر صادر کرد را برجسته خواهیم کرد.
2. چهار پرسش کلیدی
2.1. 1 SCM چیست؟
به طور سنتی، سازمان ها محصولات و خدمات مورد نیاز خودشان را از طریق بازارها یا سلسله مراتب بدست می آوردند (ویلیام سون 1975 ). انتخاب بین آنها اغلب به عنوان تصمیمی بین "بساز یا بخر" شناخته می شد . قسمت بزرگی از این مقاله به دنبال تعریف زمانی است که یک شرکت باید در آن بسازد یا خرید کند.برای مثال، ساخت یک محصول (به شکل سلسله مراتبی) قابلیت پیش بینی را افزایش می دهد، اما ممکن است نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی داشته باشد و در نهایت سبب کاهش انعطاف پذیری شود.خرید کردن ( از طریق بازار) سبب باقی ماندن انعطاف پذیری و به حداقل رساندن سرمایه گذاری می شود، اما قابلیت پیش بینی را کاهش می دهد.
این مقاله در نشریه الزویر منتشر شده و ترجمه آن با عنوان مدیریت زنجیره تامین در سایت ای ترجمه به صورت رایگان قابل دانلود می باشد. جهت دانلود رایگان مقاله فارسی و انگلیسی روی عنوان فارسی (آبی رنگ) کلیک نمایید.
منبع:
The intersection of strategic management and supply chain management