چکیده
این مقاله با استفاده از نظریهی مبسوطِ نهادیِ جدید، در تلاش است تا نظرات حسابداران، متصدیان بودجه و سیاستگذارانی را که در پیادهسازی حسابداری تعهدیِ بخش دولتی در کشورهای مختلف عضو OECD دخیل هستند، منعکس سازد. نظراتِ کنشگران سازمانی و چالشهایی را که آنها در فرایند پیادهسازی حسابداری تعهدی و بودجهبندی در محیطهای خاصشان مواجه هستند، در نشریات پژوهشیِ مرتبط با حسابداری تعهدیِ بخش دولتی،دیده و شنیده نمیشوند. یافتههای تجربیِ این پژوهش بیانگر این است که ابهامات سیاسی و فنی که در پیادهسازیِ حسابداری بخش دولتی در کشورهای مختلف وجود دارند، بسیار گستردهتر از چیزی هستند که در کارهای دانشگاهی ترسیم شدهاند و در گزارشها و پژوهشهای طرفداران حسابداری تعهدی وجود دارند. وقتی که این چالشها به سطح سازمان تسری پیدا کرد، سردرگمی و عدمقطعیتی را در میان متصدیان بودجه و خزانه ایجاد کرد؛ یعنی میان کسانی که به حسابداری تعهدی بخش دولتی در حوزههای خاصشان میپردازند و مشروعیت سطح سازمانی را تهدید میکنند. بنابراین ارتباط و تشریکمساعی بیشتر میان کنشگران در سطوح سازمانی، حوزهی سازمانی و نهادی، جهت ایجاد مجموعهی جدیدی از دانش و معلومات برای تسهیل حسابداری تعهدیِ بخش دولتی در میان کشورها، مورد نیاز میباشند.