عنوان مقاله:
ویژگی های کمیته حسابرسی و انتخاب بدهی: شواهد از S&P 500
Audit committee characteristics and debt choice: evidence from the S&P 500
سال انتشار: 2022
رشته: حسابداری - مدیریت
گرایش: حسابرسی - مدیریت مالی - مدیریت بازرگانی
دانلود رایگان این مقاله:
دانلود مقاله ویژگی های کمیته حسابرسی
مشاهده سایر مقالات جدید:
4. Empirical results
Table 4 presents an analysis of the impact of AC independence (AC_IND), the frequency of meetings (AC_MET), and financial experts (FIN_EXP) on public debt (PD_TD) using OLS and Tobit regressions. Columns 1, 3, 5, and 7 report the results under the OLS method, whereas Columns 2, 4, 6, and 8 show the results using Tobit regression. As mentioned above, we estimate Tobit regression because OLS estimates may be biased since our dependent variable is restricted between 0 and 1. As shown in Columns 1 and 2 of Table 4, the coefficients on AC_IND are significantly positive (coefficient = 0.104, p < 0.01, coefficient = 0.107, p < 0.01, respectively), which is consistent with H1. The positive impact of AC_IND on public debt is in line with the disciplinary power of internal governance (provided by large shareholders, independent boards, etc.), which reduces the firms’ reliance on bank debt in order to avoid insulating themselves from bank monitoring. Hence, the firms having more independent directors in the AC do not require external monitoring and consequently rely on public debt. Likewise, the most prominent ‘agency and moral hazard’ models in which firms that require ‘external monitoring and due diligence’ rely on an ‘informed lender (bank)’ (Hölmstrom, 1979; Holmstrom & Tirole, 1997; Sufi, 2007) and move to the capital market after building a strong reputation (Diamond, 1991). In line with this, Denis and Mihov (2003) and Houston and James (1996) argue that the firms with intensive monitoring need (e.g., those with greater agency problems) to rely on bank debt, while firms with lower monitoring needs rely on the public debt (Denis & Mihov, 2003; Houston & James, 1996). In contrast, Columns 5 and 6 show that the coefficients on AC_MET are significant and negative (coefficient = −0.007, p < 0.01, coefficient = −0.006, p < 0.05, respectively). Hence, Hypothesis H2 is not supported. This result indicates that firms with active ACs use bank debt instead of using public debt. We consider two plausible explanations for this result. First, this finding is in line with the argument that the number of meetings increases before issuing public debt, which would then appear as a negative correlation once the debt is issued. Second, as the literature argues that the firms that rely on bank debt require intensive monitoring. On the other hand, meeting frequency is considered a most important component of AC effectiveness (Xie et al., 2003) and is often used as a proxy for the diligence of the AC (Abbott et al., 2003). Hence, in order to perform monitoring functions more diligently, the AC is required to meet more frequently (Sharma et al., 2009).
Similarly, the coefficients on FIN_EXP in Columns 5 and 6 of Table 4 are significantly negative (coefficient = −0.076, p < 0.01, coefficient = −0.081, p < 0.01, respectively), rejecting H3. This result implies that firms with a higher ratio of financial experts on their AC do not rely on public debt. We also confirm these findings using a dummy variable. For instance, we add a dichotomous variable equal to one if 50% or more than 50% of AC members are financial experts and zero otherwise. However, we find qualitatively similar findings, as shown in Columns 7 and 8 of Table 4. The negative association of AC_FIN with PD_TD may be attributed to the findings of Ghafran and O’Sullivan (2017), who argue that a lack of consensus on the exact definition of financial expertise leads academics to use different attributes to proxy for ‘financial experts’; therefore, the findings cannot be easily compared. Ghafran and O’Sullivan (2017) further argue that the SEC’s definition of financial experts is very broad. Similarly, Krishnan and Visvanathan (2009) investigate the impact of the SEC’s narrow (only accounting experts) and broad (accounting and non-accounting) definitions on audit fees and argue that auditors who are recognised as ‘only accounting experts’ improve the diligence of ACs and; therefore, mitigate the risk of governance failure. In the current study, our proxy of ‘financial experts’ is also based on the SEC’s broad definition of financial experts, which includes both accounting and non-accounting experts, as we collect data on AC characteristics from firms’ proxy statements.
Table 5 lists the results of the influence of gender diversity (AC_FEM) and a female AC chair (AC_CHAIR) on public debt (PD_TD) using OLS and Tobit regression analysis. As predicted, the coefficient on AC_FEM in Columns 1 and 2 of Table 5 is statistically significant and positive (coefficient = 0.057, p < 0.05, coefficient = 0.082, p < 0.05, respectively). These findings remain robust after assigning a dummy variable (FEM_D) equal to 1 if the AC has at least one female member and zero otherwise, as shown in Columns 3 and 4.4
(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)
4. نتایج تجربی
جدول 4 تجزیه و تحلیلی از تأثیر استقلال AC (AC_IND)، فراوانی جلسات (AC_MET) و کارشناسان مالی (FIN_EXP) بر بدهی عمومی (PD_TD) با استفاده از رگرسیون OLS و Tobit ارائه می دهد. ستون های 1، 3، 5 و 7 نتایج را تحت روش OLS گزارش می کنند، در حالی که ستون های 2، 4، 6 و 8 نتایج را با استفاده از رگرسیون توبیت نشان می دهند. همانطور که در بالا ذکر شد، ما رگرسیون توبیت را تخمین می زنیم زیرا تخمین های OLS ممکن است بایاس باشند زیرا متغیر وابسته ما بین 0 و 1 محدود شده است. همانطور که در ستون های 1 و 2 جدول 4 نشان داده شده است، ضرایب روی AC_IND به طور قابل توجهی مثبت هستند (ضریب = 0.104، p < 0.01، ضریب = 0.107، p <0.01، به ترتیب)، که با H1 سازگار است. تأثیر مثبت AC_IND بر بدهی عمومی مطابق با قدرت انضباطی حاکمیت داخلی (ارائه شده توسط سهامداران بزرگ، هیئت مدیره مستقل و غیره) است که اتکای شرکت ها به بدهی بانکی را کاهش می دهد تا از نظارت بانکی خود محافظت کنند. از این رو، شرکت هایی که مدیران مستقل بیشتری در AC دارند نیازی به نظارت خارجی ندارند و در نتیجه به بدهی عمومی متکی هستند. به همین ترتیب، برجستهترین مدلهای «نمایندگی و خطر اخلاقی» که در آن شرکتهایی که به «نظارت خارجی و بررسی دقیق» نیاز دارند، بر یک «بانک وامدهنده آگاه» تکیه میکنند (هولمستروم، 1979؛ هلمستروم و تیرول، 1997؛ سوفی، 2007) و پس از ایجاد شهرت قوی به سمت بازار سرمایه حرکت کنید (Diamond, 1991). در همین راستا، دنیس و میهوف (2003) و هیوستون و جیمز (1996) استدلال می کنند که شرکت هایی با نظارت فشرده نیاز دارند (به عنوان مثال، آنهایی که مشکلات نمایندگی بیشتری دارند) به بدهی بانکی تکیه کنند، در حالی که شرکت هایی با نیازهای نظارتی پایین تر به بدهی عمومی (دنیس و میهوف، 2003؛ هیوستون و جیمز، 1996). در مقابل، ستونهای 5 و 6 نشان میدهند که ضرایب روی AC_MET معنیدار و منفی هستند (ضریب = -0.007، p <0.01، ضریب = -0.006، p <0.05، به ترتیب). بنابراین، فرضیه H2 پشتیبانی نمی شود. این نتیجه نشان می دهد که شرکت هایی با AC فعال به جای استفاده از بدهی عمومی از بدهی بانکی استفاده می کنند. ما دو توضیح قابل قبول برای این نتیجه در نظر می گیریم. اول، این یافته با این استدلال مطابقت دارد که تعداد جلسات قبل از صدور بدهی عمومی افزایش مییابد، که پس از صدور بدهی به عنوان یک همبستگی منفی ظاهر میشود. دوم، همانطور که ادبیات استدلال می کند که شرکت هایی که به بدهی بانکی متکی هستند نیاز به نظارت شدید دارند. از سوی دیگر، فرکانس ملاقات مهمترین مؤلفه اثربخشی AC در نظر گرفته میشود (زی و همکاران، 2003) و اغلب بهعنوان نمایندهای برای دقت در AC استفاده میشود (ابوت و همکاران، 2003). از این رو، برای انجام عملکردهای نظارتی با جدیت بیشتر، AC باید به دفعات بیشتری ملاقات کند (Sharma et al., 2009).
به طور مشابه، ضرایب روی FIN_EXP در ستونهای 5 و 6 جدول 4 به طور قابلتوجهی منفی هستند (ضریب = -0.076، p <0.01، ضریب = -0.081، p <0.01، به ترتیب)، که H3 را رد میکند. این نتیجه نشان میدهد که شرکتهایی که نسبت کارشناسان مالی بالاتری نسبت به AC خود دارند، به بدهی عمومی متکی نیستند. ما همچنین این یافته ها را با استفاده از یک متغیر ساختگی تأیید می کنیم. به عنوان مثال، اگر 50% یا بیش از 50% اعضای AC متخصص مالی باشند، یک متغیر دوگانه برابر یک اضافه می کنیم و در غیر این صورت صفر می کنیم. با این حال، ما یافتههای کیفی مشابهی را پیدا میکنیم، همانطور که در ستونهای 7 و 8 جدول 4 نشان داده شده است. ارتباط منفی AC_FIN با PD_TD ممکن است به یافتههای غفران و اوسالیوان (2017) نسبت داده شود، که استدلال میکنند که عدم توافق در مورد تعریف دقیق تخصص مالی، دانشگاهیان را به استفاده از ویژگی های مختلف به عنوان نماینده «کارشناسان مالی» سوق می دهد. بنابراین، یافته ها را نمی توان به راحتی مقایسه کرد. غفران و اوسالیوان (2017) بیشتر استدلال می کنند که تعریف SEC از کارشناسان مالی بسیار گسترده است. به طور مشابه، کریشنان و ویسواناتان (2009) تأثیر تعاریف محدود (فقط کارشناسان حسابداری) و گسترده (حسابداری و غیرحسابداری) SEC را بر حق الزحمه حسابرسی بررسی کردند و استدلال کردند که حسابرسانی که به عنوان "فقط کارشناسان حسابداری" شناخته می شوند، کوشش را بهبود می بخشند. AC و بنابراین، خطر شکست حاکمیتی را کاهش دهید. در مطالعه فعلی، پروکسی ما از «کارشناسان مالی» نیز بر اساس تعریف گسترده SEC از کارشناسان مالی است که شامل کارشناسان حسابداری و غیرحسابداری میشود، زیرا ما دادههای مربوط به ویژگیهای AC را از صورتهای نیابتی شرکتها جمعآوری میکنیم.