دانلود رایگان مقالات انگلیسی ISI با ترجمه فارسی

۵۷۲ مطلب با موضوع «دانلود مقالات رایگان انگلیسی :: دانلود مقالات انگلیسی پزشکی و پرستاری و داروسازی» ثبت شده است

دانلود مقاله در مورد توسعه کلنیکی

عنوان مقاله:

مشاهدات آماری در توسعه بالینی واکسن برای بیماری های همه گیر

Statistical Observations on Vaccine Clinical Development for Pandemic Diseases

سال انتشار: 2022

رشته: پزشکی

گرایش: پزشکی عمومی - بهداشت عمومی - اپیدمیولوژی - ایمونولوژی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله توسعه کلنیکی

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پزشکی

 

مقالات ISI پزشکی عمومی

 

3. Observations on Vaccine Safety

3.1. Statistical Methods

In keeping with O’Neill (1988), untoward events following vaccination are regarded as binomial (Bin) distributed such that:

ei ∼ Bin(ni, pi)

where ei is an event of interest in treatment group i = v,c, where v denotes vaccine and c denotes the control group, ni denotes the sample size, and pi is the unknown probability of an event. Here, it is assumed that untoward events ei have pv > pc, and that such events are not anticipated following vaccination. Some other events, local reactions and systemic events, are expected when vaccine prompts a response from the immune system, and those are not in the scope of this work. Notation has been changed from xi in the previous section to denote that unlike efficacy testing, safety testing is not powered in clinical trial design.

Alteration of the immune system can be regarded as permanent for the purposes of this assessment, meaning that once vaccinated, the immune system and related body processes do not return to basal status. In general, regulations require at least a 6-month safety period of assessment following the last vaccination in at least 3000 subjects to build a safety database sufficient to be considered for vaccine approval to market. Most rates of untoward experiences are quoted in figures such as 1 event per some multiplier of thousand subjects per year. Hence, without loss of generality, the probability of an event should be regarded as 1/2 the background rate for subjects followed for 6 months in the control group.

Of interest is the signal detection and statistical interpretation of untoward, unanticipated events when pv > pc for small pi considering the observed ni. Statistical tests for this are numerous, and for the purposes of this work the Fisher’s Exact test and Newcombe’s hybrid score were used. In this setting ni is predetermined to provide adequate power to assess the study’s primary efficacy objective, not to test pv = pc; hence, while the studies are randomized and data hence informative for causal inference, the detection of false positives in safety data is to be expected. Type I error control in this setting has been discussed by others (e.g., Nauta 2010), but as our interest is in quantifying uncertainty around the observation and testing of increasingly rare untoward events in Phase 3 studies, we will not explore Type I error control further in this work.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

3. مشاهدات در مورد ایمنی واکسن

3.1. روش های آماری

مطابق با اونیل (1988)، رویدادهای ناخوشایند پس از واکسیناسیون به عنوان دو جمله ای (Bin) در نظر گرفته می شوند که به گونه ای توزیع شده اند:

ei ∼ Bin(ni, pi)

که در آن ei یک رویداد مورد علاقه در گروه درمان i = v,c است، که در آن v نشان دهنده واکسن و c نشان دهنده گروه کنترل، ni نشان دهنده حجم نمونه، و pi احتمال ناشناخته یک رویداد است. در اینجا، فرض بر این است که رویدادهای نامطلوب ei دارای pv > pc هستند، و چنین رویدادهایی پس از واکسیناسیون پیش بینی نمی شود. برخی از رویدادهای دیگر، واکنش‌های موضعی و رویدادهای سیستمیک، زمانی که واکسن پاسخ سیستم ایمنی را تحریک می‌کند، انتظار می‌رود، و این موارد در حیطه این کار نیستند. علامت گذاری از xi در بخش قبل تغییر کرده است تا نشان دهد که بر خلاف تست اثربخشی، تست ایمنی در طراحی کارآزمایی بالینی قدرت ندارد.

برای اهداف این ارزیابی، تغییر سیستم ایمنی را می توان دائمی در نظر گرفت، به این معنی که پس از واکسینه شدن، سیستم ایمنی و فرآیندهای مربوط به بدن به وضعیت پایه باز نمی گردند. به طور کلی، مقررات حداقل به یک دوره ارزیابی ایمنی 6 ماهه پس از آخرین واکسیناسیون در حداقل 3000 نفر نیاز دارند تا یک پایگاه داده ایمنی ایجاد شود که برای تأیید واکسن به بازار کافی باشد. بیشتر نرخ‌های تجربیات نامطلوب با ارقامی مانند 1 رویداد در هر چند برابر هزار موضوع در سال ذکر می‌شوند. از این رو، بدون از دست دادن کلیت، احتمال یک رویداد باید به عنوان 1/2 نرخ پس زمینه برای افراد تحت پیگیری به مدت 6 ماه در گروه کنترل در نظر گرفته شود.

۰۱ مرداد ۰۱ ، ۱۱:۰۶ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد بستری شدن در بیمارستان

عنوان مقاله:

ارتباط ریسک بستری شدن در بیمارستان با عفونت توسط واریانت امیکرون SARS-CoV-2 در برابر واریانت دلتا در دانمارک: یک مطالعه گروهی شهودی

Risk of hospitalisation associated with infection with SARS-CoV-2 omicron variant versus delta variant in Denmark: an observational cohort study

سال انتشار: 2022

رشته: پزشکی

گرایش: بیماری های عفونی و گرمسیری - اپیدمیولوژی یا همه گیر شناسی - پزشکی داخلی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله بستری شدن در بیمارستان

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پزشکی

 

مقالات ISI بیماری های عفونی و گرمسیری

 

Discussion
In this study, we found that infection with the SARS-CoV-2 omicron variant was associated with an adjusted RR of hospital admission of 0·64 (95% CI 0·56–0·75) compared with that of delta infection. This finding is in line with studies from the UK, Scotland, South Africa, Canada, Norway, the USA, and Portugal, as well as experimental studies,34,  35 and suggests that omicron is associated with an inherently lower risk of severe disease (and admission to hospital) compared with delta. This reduced risk was observed across unvaccinated people (and those who received only one vaccine dose), as well as individuals who received two and three doses of vaccine.
The lower risk of hospitalisation among individuals with omicron infection was less pronounced in the population that had received two doses of vacine than among non-vaccinated individuals and those who had received one vaccination only. This finding is probably explained by a higher and longer lasting protection against hospitalisation for the delta variant (the reference group) than omicron after two doses of vaccine, as vaccine effectiveness has been reported to decline at a faster rate for omicron compared with delta after the second vaccine dose.36 This interpretation is further supported by the difference (although not statistically significant) in hospital admission in the first 4 months after the second dose of vaccine, which could be ascribed to the fact that the vaccine masks the severity after delta infection more than after omicron infection. This point is also supported by an analysis by Ferguson and colleagues showing that after two doses of Cominarty there was no difference in hospitalisation risk for delta infection compared with omicron infection.6 However, with a longer follow-up period, the reduced severity associated with omicron infection becomes apparent in the population of double-vaccinated individuals.6 Furthermore, the notion of reduced severity associated with omicron infection is supported by our crude observations of a shorter length of stay and a reduced probability of being transferred to the ICU.
When we used the unvaccinated population of individuals with delta infection as a reference group, we found a reduced risk of hospitalisation among vaccinated people for both delta and omicron infection. Similarly, among people with omicron, vaccination also reduced the risk of hospitalisation, which underlines the importance of continued rollout of vaccination programmes to mitigate the public health impact of SARS-CoV-2.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

بحث
در این مطالعه، ما دریافتیم که عفونت با نوع میکرون SARS-CoV-2 با RR تنظیم شده بستری در بیمارستان 0.64 (95% فاصله اطمینان (CI 0.56-0.75) در مقایسه با عفونت دلتا مرتبط بود. این یافته با مطالعات انجام شده در بریتانیا، اسکاتلند، آفریقای جنوبی، کانادا، نروژ، ایالات متحده آمریکا و پرتغال، و همچنین مطالعات تجربی مطابقت دارد، 34، 35 و نشان می‌دهد که omicron ذاتاً با خطر کمتر بیماری شدید مرتبط است. و پذیرش در بیمارستان) در مقایسه با دلتا. این کاهش خطر در بین افراد واکسینه نشده (و کسانی که فقط یک دوز واکسن دریافت کرده بودند) و همچنین افرادی که دو و سه دوز واکسن دریافت کردند مشاهده شد.
خطر کمتر بستری شدن در بیمارستان در بین افراد مبتلا به عفونت امیکرون در جمعیتی که دو دوز واکسن دریافت کرده بودند نسبت به افراد غیر واکسینه و افرادی که فقط یک واکسن دریافت کرده بودند، کمتر بود. این یافته احتمالاً با محافظت بالاتر و طولانی‌تر در برابر بستری شدن در بیمارستان برای واریانت دلتا (گروه مرجع) نسبت به omicron پس از دو دوز واکسن توضیح داده شده است، زیرا گزارش شده است که اثربخشی واکسن با سرعت بیشتری برای omicron در مقایسه با دلتا پس از واکسن کاهش می‌یابد. دوز دوم واکسن.36 این تفسیر بیشتر با تفاوت (اگرچه از نظر آماری معنی دار نیست) در بستری شدن در بیمارستان در 4 ماه اول پس از دوز دوم واکسن پشتیبانی می شود، که می تواند به این واقعیت نسبت داده شود که واکسن شدت بعد از عفونت دلتا را پنهان می کند. بیشتر از بعد از عفونت omicron. این نکته همچنین توسط تجزیه و تحلیل فرگوسن و همکارانش تأیید می شود که نشان می دهد پس از دو دوز Cominarty هیچ تفاوتی در خطر بستری شدن در بیمارستان برای عفونت دلتا در مقایسه با عفونت omicron وجود ندارد. عفونت omicron در جمعیت افراد دوواکسینه شده آشکار می شود.6 علاوه بر این، تصور کاهش شدت مرتبط با عفونت omicron توسط مشاهدات خام ما از مدت اقامت کوتاهتر و کاهش احتمال انتقال به ICU پشتیبانی می شود.

۲۶ تیر ۰۱ ، ۱۹:۵۷ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد ارزیابی بنیادی دوران پیری

عنوان مقاله:

سازگاری پروفایل ارزیابی بنیادی دوران پیری برای کشورها و زبان های مختلف: یک ترجمه چند زبانه و مطالعه روایی محتوا

Adapting the geriatric institutional assessment profile for different countries and languages: A multi-language translation and content validation study

سال انتشار: 2022

رشته: پرستاری - زبان انگلیسی

گرایش: زبانشناسی - مترجمی زبان انگلیسی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله ارزیابی بنیادی دوران پیری

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پرستاری

 

مقالات ISI زبان انگلیسی

 

Discussion

To promote EU countries’ transition toward the provision of age-friendly care to a rapidly growing older adult population, we need validated tools to assess the current organizational status and identify areas for improvement. The Nurses Improving Care for Healthsystem Elders assessment tool – the Geriatric Institutional Assessment Profile – combines an organizational survey with an attitude and knowledge assessment and, as such, may prove useful in this endeavor. This paper reports a culture- and language-adapted translation process of this potentially useful instrument. We argue that the process of translation into seven languages in eight different systemic and cultural contexts represents a necessary preliminary step in the validation and further testing and implementation of the measure.

Our results yielded promising evidence of the test’s content validity and suggest directions for future studies and applications. Above 90% of all items in the Geriatric Institutional Assessment Profile received a TS-CVI score ≥.90. The general knowledge and clinical geriatric knowledge about older adults subscales received TSCVI scores above .90 across all countries and languages, while the clinical geriatric knowledge subscale reached .97. The translation process included a forward to backward translation technique, followed by an expert review of discrepancies, and a rating of translation quality by potential survey users. This rigorous process resulted in applicable working versions of the tool in several languages.

The translational issues that emerged from the comparisons of forward to backward translations and the reviews of items receiving low translation grades can be divided into two categories: discrepancies in professional terms and discrepancies in practices expressed by different wording. One example was the use of the words “treat” and “care”. Similar issues appeared for terms such as “nursing problems” vs “clinical conditions”. Squires et al. (2014) noted similar issues in the translation of the Maslach Burnout Inventory - Human Services Survey. These gaps reveal the divide between the concept of a “good translation” and the relevance of a certain concept to a given setting. In other words, terminology reflects cultural assumptions, as well as the organizational and formal reality of care in separate health systems (Davies et al., 2000; Saha et al., 2008). Thus, for example, the general knowledge about older adults subscale had high translation quality indices, but in some country samples, it was considered incongruent with the context of assessing older adultfriendly care.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

بحث

برای ارتقای انتقال کشورهای اتحادیه اروپا به سمت ارائه مراقبت‌های سازگار با سن برای جمعیتی که به سرعت در حال رشد هستند، به ابزارهای معتبر برای ارزیابی وضعیت سازمانی فعلی و شناسایی زمینه‌های بهبود نیاز داریم. ابزار ارزیابی پرستاران بهبود مراقبت از سالمندان سیستم سلامت - نمایه ارزیابی نهادی سالمندان - یک نظرسنجی سازمانی را با ارزیابی نگرش و دانش ترکیب می‌کند و به این ترتیب، ممکن است در این تلاش مفید باشد. این مقاله یک فرآیند ترجمه با فرهنگ و زبان را از این ابزار مفید بالقوه گزارش می‌کند. ما استدلال می کنیم که فرآیند ترجمه به هفت زبان در هشت زمینه سیستمی و فرهنگی مختلف نشان دهنده یک گام اولیه ضروری در اعتبارسنجی و آزمایش بیشتر و اجرای این معیار است.

نتایج ما شواهد امیدوارکننده‌ای از اعتبار محتوایی آزمون به دست آورد و دستورالعمل‌هایی را برای مطالعات و کاربردهای آینده پیشنهاد می‌کند. بیش از 90٪ از همه موارد در نمایه ارزیابی نهادی سالمندان نمره TS-CVI ≥.90 دریافت کردند. دانش عمومی و دانش بالینی سالمندی در مورد زیرمقیاس‌های سالمندان نمرات TSCVI بالاتر از 0.90 در همه کشورها و زبان‌ها دریافت کرد، در حالی که خرده مقیاس دانش بالینی سالمندی به 0.97 رسید. فرآیند ترجمه شامل یک تکنیک ترجمه رو به جلو، به دنبال بررسی تخصصی مغایرت‌ها، و رتبه‌بندی کیفیت ترجمه توسط کاربران بالقوه نظرسنجی بود. این فرآیند دقیق منجر به نسخه‌های کاربردی قابل اجرا ابزار در چندین زبان شد.

۱۶ تیر ۰۱ ، ۱۵:۵۴ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد حاکمیت مجرمانه

عنوان مقاله:

حاکمیت مجرمانه و نظام های عدالت موازی: عملیات و پیامدها در محیط های شهری کشور برزیل

Criminal governance and systems of parallel justice: Practice and implications in Brazilian urban peripheries

سال انتشار: 2022

رشته: حقوق - پزشکی

گرایش: حقوق جزا و جرم شناسی - روانپزشکی - پزشکی قانونی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله حاکمیت مجرمانه

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI حقوق

 

مقالات ISI پزشکی

 

5. The PCC's practice of a system of parallel justice
An important part of the PCC organization revitalization has to do with the understanding that it would be necessary to reduce conflicts between drug traffickers to increase profits from drug trafficking. This approach would also make it possible to reduce the losses and the repressive presence of the police at drug trade points (Manso and Dias, 2017; Feltran, 2020). In this setting, the reduction in homicides would mean ‘predictability, planning capacity, […] investment and the expansion of power in the fight against the system’ (Manso and Dias, 2017: 17).

For this purpose, the most important philosophy of prisons—peace among criminals—started to be adopted in all places where the PCC operates through the operationalization of norms and rules for the control of violence. To make this governance effective, PCC develops all three judicial functions of criminal governance as conceptualized by Lessing (2020: 7): trial and punishment; dispute resolution; debt collection and contract enforcement. A whole system of parallel justice.

5.1. Trial & punishment system in the judicial function of PCC's governance
For effective social control in areas under governance, PCC established along the years a sophisticated ad hoc trial and punishment system, the so-called debates or crime courts.8 While debates can serve as a trial and punishment system concerning offenses committed within the world of crime in general and even beyond, they also can work for civil dispute resolution. Moreover, this procedure serves also as a mechanism to enforce political and economic control, in this case, debt collection and contract enforcement.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

5. عمل PCC از سیستم عدالت موازی
بخش مهمی از احیای سازمان PCC مربوط به درک این موضوع است که کاهش درگیری بین قاچاقچیان مواد مخدر برای افزایش سود حاصل از قاچاق مواد مخدر ضروری است. این رویکرد همچنین کاهش تلفات و حضور سرکوبگرانه پلیس در نقاط تجارت مواد مخدر را ممکن می سازد (مانسو و دیاس، 2017؛ فلتران، 2020). در این زمینه، کاهش قتل به معنای «قابلیت پیش‌بینی، ظرفیت برنامه‌ریزی، سرمایه‌گذاری و گسترش قدرت در مبارزه با سیستم» است (مانسو و دیاس، 2017: 17).

برای این منظور، مهم ترین فلسفه زندان ها - صلح در بین مجرمان - در همه مکان هایی که PCC در آن فعالیت می کند، از طریق عملیاتی کردن هنجارها و قوانین کنترل خشونت آغاز شد. برای مؤثر ساختن این حکمرانی، PCC هر سه کارکرد قضایی حکمرانی جنایی را همانطور که توسط لسینگ (2020: 7) مفهوم‌سازی شده است، توسعه می‌دهد: محاکمه و مجازات. حل اختلاف؛ جمع آوری بدهی و اجرای قرارداد. یک نظام کامل از عدالت موازی.

۱۳ تیر ۰۱ ، ۰۱:۰۶ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد همه گیری COVID-19

عنوان مقاله:

تاثیر ورزش و مهارت های تنظیمی بر سلامت روان در طول همه گیری COVID-19: یک نظرسنجی مقطعی

The effect of exercise and affect regulation skills on mental health during the COVID-19 pandemic: A cross-sectional survey

سال انتشار: 2022

رشته: پزشکی - تربیت بدنی

گرایش: فیزیولوژی فعالیت بدنی و تندرستی - روانپزشکی - مغز و اعصاب

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله همه گیری COVID-19

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پزشکی

 

مقالات ISI تربیت بدنی

 

 

4. Discussion
In this cross-sectional study our sample revealed elevated levels of symptoms of depression, anxiety and sleeping disorders throughout the COVID-19 confinements in comparison to prevalence rates in representative studies conducted before the pandemic. The prevalence of probable cases with a depressive disorder was found to be three to four times as high as the prevalence of depressive disorders estimated by using the PHQ-9 in German adults in 2013, which was specified with 8.1% in total, 6.1% among men and 10.2% among women (Busch et al., 2013). Also, the prevalence for probable cases with a generalized anxiety disorder (7.5%) was elevated in our sample. In 2014, merely 2.2% of the German population fulfilled symptoms of a generalized anxiety disorder (1.5% men, 2.9% women). According to the criterion for insomnia, Hinz et al. (2017) reported 35.9% of bad sleepers in a large German community sample in the year of 2015. This level was exceeded in our sample with 43% of the respondents’ reporting symptoms of insomnia. Our results are in accordance with research on mental health during COVID-19 from North and South America (Callow et al., 2020; Liu et al., 2020; Meyer et al., 2020; Schuch et al., 2020; Torales et al., 2020), Asia (Cao et al., 2020; Huang and Zhao, 2020; Khan et al., 2020; Ueda et al., 2020; Wang et al., 2020), Europe (Pieh et al., 2020; Rossi et al., 2020; Silva Moreira et al., 2021) and Oceania (Stanton et al., 2020), all reporting elevated symptoms of mental disorders during COVID-19. These consistent results underline the strong impact of the pandemic on mental health.

In consideration of the observed global decline in exercise training during the social distancing measures (Fibit, 2020) and the well-documented beneficial effects of exercise as an affordable, non-invasive intervention to treat and prevent depressive symptoms, anxiety (Carek et al., 2011; Craft and Perna, 2004) and poor sleep quality (Siu et al., 2021), our main objective was to investigate associations between exercise training and mental health outcomes. We expected individuals who were able to keep their exercise routines at a stable level or even increased their exercise volume to show less symptoms of depression, anxiety and sleep problems, whereas individuals whose inactivity increased to exhibit higher levels of mental distress. We furthermore hypothesized that not only the quantity of exercise, but also specific PA-related skills, such as PA-related affect regulation, were important to achieve optimal effects on mental health.

One-third of our respondents did not engage in exercise within the last four weeks and one-third reported a reduction in their exercise extent. Despite challenges to engage in exercise activities through restricted sports facility access, it is noteworthy that over one-third of the participants reported a positive change towards more exercise. As a consequence of working from home, which most likely resulted in a more flexible daily structure, some people may have seized the opportunity to develop new exercise habits (Lesser and Nienhuis, 2020; Stanton et al., 2020). These findings are in accordance with other studies reporting mixed results in PA behavior changes during confinement (Violant-Holz et al., 2020).

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

4. بحث
در این مطالعه مقطعی، نمونه ما سطوح بالایی از علائم افسردگی، اضطراب و اختلالات خواب را در سراسر محصورات COVID-19 در مقایسه با میزان شیوع در مطالعات نمایندگی انجام شده قبل از همه‌گیری نشان داد. شیوع موارد احتمالی مبتلا به اختلال افسردگی سه تا چهار برابر بیشتر از شیوع اختلالات افسردگی تخمین زده شده با استفاده از PHQ-9 در بزرگسالان آلمانی در سال 2013 بود که در مجموع 8.1٪، 6.1٪ در میان مشخص شد. مردان و 10.2 درصد در میان زنان (بوش و همکاران، 2013). همچنین شیوع موارد احتمالی با اختلال اضطراب فراگیر (5/7 درصد) در نمونه ما بالا بود. در سال 2014، تنها 2.2 درصد از جمعیت آلمان علائم اختلال اضطراب فراگیر را داشتند (1.5 درصد مردان، 2.9 درصد زنان). با توجه به معیار بی خوابی، Hinz و همکاران. (2017) در سال 2015، 35.9٪ از بد خوابان را در یک نمونه بزرگ جامعه آلمانی گزارش کرد. این سطح در نمونه ما با 43٪ از پاسخ دهندگان علائم بی خوابی را گزارش کردند. نتایج ما مطابق با تحقیقات مربوط به سلامت روان در طول COVID-19 در آمریکای شمالی و جنوبی است (کالو و همکاران، 2020؛ لیو و همکاران، 2020؛ مایر و همکاران، 2020؛ شوچ و همکاران، 2020؛ تورالس و همکاران. همکاران، 2020)، آسیا (کائو و همکاران، 2020؛ هوانگ و ژائو، 2020؛ خان و همکاران، 2020؛ اوئدا و همکاران، 2020؛ وانگ و همکاران، 2020)، اروپا (پیه و همکاران، 2020؛ روسی و همکاران، 2020؛ سیلوا موریرا و همکاران، 2021) و اقیانوسیه (استنتون و همکاران، 2020)، همگی افزایش علائم اختلالات روانی را در طول COVID-19 گزارش کردند. این نتایج ثابت بر تأثیر قوی همه‌گیری بر سلامت روان تأکید می‌کند.

با توجه به کاهش جهانی مشاهده شده در تمرینات ورزشی در طول اقدامات فاصله گذاری اجتماعی (فیبیت، 2020) و اثرات سودمند کاملاً مستند ورزش به عنوان یک مداخله مقرون به صرفه و غیرتهاجمی برای درمان و پیشگیری از علائم افسردگی، اضطراب (کارک و همکاران، ، 2011؛ ​​کرافت و پرنا، 2004) و کیفیت خواب ضعیف (Siu و همکاران، 2021)، هدف اصلی ما بررسی ارتباط بین تمرین ورزشی و پیامدهای سلامت روان بود. ما انتظار داشتیم افرادی که می‌توانند برنامه‌های ورزشی خود را در سطح ثابتی نگه دارند یا حتی حجم ورزش خود را افزایش داده‌اند، علائم کمتری از افسردگی، اضطراب و مشکلات خواب را نشان دهند، در حالی که افرادی که بی‌تحرکی آنها افزایش یافته است، سطوح بالاتری از ناراحتی روانی را نشان می‌دهند. علاوه بر این، ما فرض کردیم که نه تنها کمیت ورزش، بلکه مهارت‌های خاص مرتبط با PA، مانند تنظیم تأثیر مرتبط با PA، برای دستیابی به اثرات مطلوب بر سلامت روان مهم هستند.

۰۹ تیر ۰۱ ، ۲۰:۴۹ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد کودکان مبتلا به دیسلکسیا

عنوان مقاله:

تاثیر تفکیک عملکرد اجرایی و اختلال بیش فعالی - کم توجهی (ADHD) بر توانایی خواندن در کودکان مبتلا به دیسلکسیا

Dissociating executive function and ADHD influences on reading ability in children with dyslexia

سال انتشار: 2022

رشته: پزشکی - روانشناسی

گرایش: روانپزشکی - مغز و اعصاب - روانشناسی بالینی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله کودکان مبتلا به دیسلکسیا

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پزشکی

 

مقالات ISI روانشناسی

 

4. Discussion
The goal of the current study was to use behavioral and neuroscience evidence to disentangle the influences of EF and ADHD on reading impairment in children with dyslexia.

Behaviorally, impaired EF had a significant association with impaired reading fluency (but not reading accuracy), but an additional ADHD diagnosis was not associated with differences in reading performance. There were no significant differences on any behavioral measure of reading, reading-related skills, or EF between children with dyslexia only compared to children with both dyslexia and ADHD. When the children with dyslexia were divided into children with better or worse EF scores, irrespective of ADHD diagnosis, the children with worse EF had lower performance on measures of reading fluency, but not reading accuracy.

Novel and parallel insights were discovered in relation to functional activation in the left-hemisphere reading work. Children with dyslexia had reduced activation throughout brain regions associated with dyslexia, and these activations were further reduced in children with both dyslexia and EF deficits. ADHD diagnosis alone, however, had no measurable influence on brain activation beyond EF. These findings offer novel evidence clarifying the separable roles of ADHD and EF status on the brain basis of reading disability, and point to the importance of EF on brain differences associated with reading disability.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

4. بحث
هدف مطالعه حاضر استفاده از شواهد رفتاری و علوم اعصاب برای تفکیک تأثیرات EF و ADHD بر اختلال خواندن در کودکان مبتلا به نارساخوانی بود.

از نظر رفتاری، اختلال EF ارتباط قابل توجهی با اختلال در روان خواندن داشت (اما نه دقت خواندن)، اما تشخیص ADHD اضافی با تفاوت در عملکرد خواندن مرتبط نبود. تفاوت معنی‌داری در هیچ‌کدام از معیارهای رفتاری خواندن، مهارت‌های مرتبط با خواندن، یا EF بین کودکان مبتلا به نارساخوانی در مقایسه با کودکان مبتلا به نارساخوانی و ADHD وجود نداشت. هنگامی که کودکان مبتلا به نارساخوانی به کودکانی با نمرات EF بهتر یا بدتر تقسیم شدند، صرف نظر از تشخیص ADHD، کودکانی که EF بدتر داشتند، عملکرد کمتری در معیارهای روان خواندن داشتند، اما دقت خواندن نداشتند.

۰۹ تیر ۰۱ ، ۱۳:۲۰ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد نشانگرهای بیولوژیکی،

عنوان مقاله:

«دکتر، من خیلی تحت استرس هستم!» یک مطالعه توصیفی در مورد نشانگرهای بیولوژیکی، روان شناختی و اجتماعی-عاطفی استرس در افرادی که خود را «بسیار استرس‌زا» یا «ذن» معرفی می‌کنند.

‘Doctor, I am so stressed out!’ A descriptive study of biological, psychological, and socioemotional markers of stress in individuals who self-identify as being ‘very stressed out’ or ‘zen’

سال انتشار: 2022

رشته: پزشکی - روانشناسی

گرایش: روانپزشکی - مغز و اعصاب - روانشناسی بالینی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله نشانگرهای بیولوژیکی،

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پزشکی

 

مقالات ISI روانشناسی

 

4. Discussion
The goal of this study was to recruit adults who self-identify as being ‘very stressed out’ or ‘zen’ and to compare them on psychological, biological and socioemotional factors associated with stress. The results showed that groups mostly differed on psychological and socioemotional factors of stress, although they were highly similar on biomarkers of stress. When compared to the ‘zen’ group, participants from the ‘very stressed out’ group presented more depressive and anxiety symptoms, they reported significantly higher levels of subjective stress when exposed to the TSST and they presented lower capacity for emotional regulation and more mind wandering. In contrast, participants from the ‘zen’ group were more agreeable and presented greater emotional stability. They also scored significantly higher on scales of resilience and positive mental health when compared to the ‘very stressed out’ group. When we compared groups on diurnal and reactive cortisol and alpha-amylase levels, we found that the only difference between groups was greater concentrations of cortisol 30 min after awakening in participants from the ‘very stressed out’ group.

The results obtained in the ‘very stressed out’ group suggest that when people complain of being very stressed out, what they may really be alluding to is an experience of psychological distress that is related to poor emotion regulation capacities. Our results show that this state of psychological distress is not a sufficient condition to elicit a significant increase in biological markers of stress. As suggested by Dickerson and Kemeny in their review of the stress literature in 2004 (Dickerson and Kemeny 2004), and in the heated debates around the concept(s) of stress that emerged in recent years (Kagan 2016a, 2016b; MacDougall-Shackleton et al., 2019; McEwen and McEwen 2016), stress is not a one-dimensional construct that can be related to significant increases in biological stress markers. In their review of the literature, Dickerson and Kemeny (2004) showed that situations that are novel, unpredictable and constituting a threat to the ego are potent activators of the HPA system. Yet, the diffuse feeling of distress that people may feel when they state that they are ‘very stressed out’ may relate more strongly to deficits in emotion regulation than to a physiological stress response per se. This result goes along with a study showing that neither high negative nor low positive affect in response to minor daily stressors predicts worse long-term mental and physical health (Piazza et al., 2013). These results suggest that the way people emotionally respond to daily stressors in their lives could be a better predictor of subjective reports of stress than biomarkers of stress.

This conclusion does not preclude the fact that glucocorticoids and alpha-amylase are appropriate biomarkers of stress. Indeed, it is important to remember that these biomarkers are highly reactive to physical and/or psychological stressors in both animals and humans and in the present study, both cortisol and alpha-amylase concentrations significantly increased in response to the TSST. Consequently, a wealth of data show that when an animal or a human is exposed to a threat/stressor, there is a significant increase in these biomarkers of stress. Moreover, many studies have assessed the effects of glucocorticoids on cognitive function and mental health and showed that these hormones have potent effects on the brain [for a review see (Lupien et al., 2009)] and other longitudinal data suggest that these hormones are significantly involved in the pathogenesis of mental health disorders (Halligan et al., 2007). What the results of our study suggest is that when people state that they are ‘very stressed out’, this feeling is more strongly related to poor emotion regulation capacities than to activation of the ANS and/or HPA systems.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

4. بحث
هدف از این مطالعه به کارگیری بزرگسالانی بود که خود را «خیلی استرس‌زا» یا «ذن» می‌دانستند و آنها را بر اساس عوامل روان‌شناختی، بیولوژیکی و اجتماعی-عاطفی مرتبط با استرس مقایسه می‌کردند. نتایج نشان داد که گروه‌ها عمدتاً از نظر عوامل روان‌شناختی و عاطفی-اجتماعی استرس متفاوت بودند، اگرچه از نظر بیومارکرهای استرس بسیار مشابه بودند. در مقایسه با گروه «ذن»، شرکت‌کنندگان از گروه «بسیار استرس‌زا» علائم افسردگی و اضطراب بیشتری را نشان دادند، در هنگام قرار گرفتن در معرض TSST سطوح بالاتری از استرس ذهنی را گزارش کردند و ظرفیت پایین‌تری برای تنظیم هیجانی و سرگردانی ذهنی بیشتر ارائه کردند. . در مقابل، شرکت‌کنندگان از گروه «ذن» موافق‌تر بودند و ثبات عاطفی بیشتری داشتند. آن‌ها همچنین در مقیاس‌های تاب‌آوری و سلامت روانی مثبت در مقایسه با گروه «بسیار استرس‌زا» به‌طور قابل‌توجهی امتیاز بالاتری گرفتند. وقتی گروه‌ها را در سطوح روزانه و واکنشی کورتیزول و آلفا آمیلاز مقایسه کردیم، متوجه شدیم که تنها تفاوت بین گروه‌ها غلظت بیشتر کورتیزول 30 دقیقه پس از بیدار شدن در شرکت‌کنندگان از گروه «بسیار استرس‌زا» بود.

نتایج به‌دست‌آمده در گروه «بسیار پر استرس» نشان می‌دهد که وقتی افراد از استرس شدید شکایت می‌کنند، چیزی که ممکن است واقعاً به آن اشاره کنند تجربه پریشانی روان‌شناختی است که به ظرفیت‌های ضعیف تنظیم هیجان مربوط می‌شود. نتایج ما نشان می دهد که این وضعیت پریشانی روانی شرایط کافی برای ایجاد افزایش قابل توجهی در نشانگرهای بیولوژیکی استرس نیست. همانطور که دیکرسون و کمنی در بررسی ادبیات استرس در سال 2004 (دیکرسون و کیمنی 2004) و در بحث های داغ پیرامون مفهوم(های) استرس که در سال های اخیر ظهور کرده اند (Kagan 2016a, 2016b؛ MacDougall-Shackleton et) پیشنهاد کردند. al., 2019؛ McEwen and McEwen 2016)، استرس یک ساختار تک بعدی نیست که بتواند با افزایش قابل توجه نشانگرهای استرس بیولوژیکی مرتبط باشد. دیکرسون و کمنی (2004) در بررسی ادبیات خود نشان دادند که موقعیت‌هایی که جدید، غیرقابل پیش‌بینی هستند و تهدیدی برای نفس هستند، فعال‌کننده‌های قوی سیستم HPA هستند. با این حال، احساس پریشانی پریشانی که افراد ممکن است احساس کنند زمانی که اظهار می‌کنند «خیلی تحت استرس هستند» ممکن است بیشتر به نقص در تنظیم هیجان مرتبط باشد تا به خودی خود به استرس فیزیولوژیکی. این نتیجه همراه با مطالعه ای است که نشان می دهد نه عاطفه منفی زیاد و نه تأثیر مثبت کم در پاسخ به استرس های جزئی روزانه، سلامت روانی و جسمی درازمدت بدتری را پیش بینی نمی کند (پیازا و همکاران، 2013). این نتایج نشان می‌دهد که نحوه واکنش عاطفی افراد به استرس‌های روزانه در زندگی‌شان می‌تواند پیش‌بینی‌کننده بهتری برای گزارش‌های ذهنی استرس نسبت به نشانگرهای زیستی استرس باشد.

۰۹ تیر ۰۱ ، ۱۲:۵۸ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد تاثیر تغییر اقلیم

عنوان مقاله:

تاثیر تغییر اقلیم بر سلامت در افغانستان در بحبوحه یک بحران انسانی

Impact of climate change on health in Afghanistan amidst a humanitarian crisis

سال انتشار: 2022

رشته: پزشکی - جغرافیا

گرایش: پزشکی عمومی - تغییرات آب و هوایی اقلیمی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله تاثیر تغییر اقلیم

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پزشکی

 

مقالات ISI جغرافیا

 

Future action on current environmental policies
Climate change and weather extremes have a disastrous impact on human health. According to WHO, an approximate rise of 250 000 deaths per year between the years 2030 and 2050 from malnutrition, malaria, diarrhoea and extreme temperatures is predicted [40]. The Medical Society Consortium on Climate and Health recently reported a profound increase in climate change for the past two decades and declared climate change as a human health emergency. Climate change is mainly due to greenhouse gas emissions like CO2 and methane gases which adversely affect human health [41]. The United Nations (UN) Secretary-General Antonio Guterres announced that international organizations will work together for long-term economic stability to help millions of people who are facing hunger and limited health facilities to endure the winter season [42]. Different non-governmental organizations and United Nation Sustainable Development Goals (UN SDGs) funding and policies could help to fight poverty, improve health, increase economic growth, and tackle climate change. With environmental factors and climate change being the top factors contributing to the well-being of people, the UN aims to implement the 2030 agenda and support the activities of SDGs. Out of 17 SDGs, those targeting climate, clean water, sanitation, urbanization, affordable energy, sustainable energy, and communities would help improve the public health in Kabul [43].

Besides this, other factors that could contribute to future successful approaches to climate change include public awareness, communication, and environmental education. With the Taliban claiming to open schools and universities in 2022 across all provinces of Afghanistan [44], it is an opportune time to educate the public regarding environmental changes and their effects on physical health. Initiating sustainability programs such as limiting waste production, reducing carbon and greenhouse gas emissions, and introducing recycling programs in educational institutes could help limit pollution. Additionally, with 99% of the population of Afghanistan being Muslim [5], education about climatic crises and encouragement of preventive activities in religious places (mosques) could help generate a broader societal impact. Additionally, introducing better sanitation facilities and a clean water supply across the country could help reduce the infectious diseases that are exacerbated by climate change.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

اقدامات آتی در مورد سیاست های زیست محیطی فعلی
تغییرات آب و هوا و تغییرات شدید آب و هوا تأثیر فاجعه باری بر سلامت انسان دارد. طبق گزارش WHO، افزایش تقریبی 250000 مرگ در سال بین سالهای 2030 تا 2050 ناشی از سوء تغذیه، مالاریا، اسهال و درجه حرارت شدید پیش بینی می شود [40]. کنسرسیوم جامعه پزشکی در مورد آب و هوا و سلامت اخیراً افزایش شدید تغییرات آب و هوایی را در دو دهه گذشته گزارش کرده و تغییرات آب و هوایی را به عنوان یک وضعیت اضطراری برای سلامت انسان اعلام کرده است. تغییرات آب و هوایی عمدتاً به دلیل انتشار گازهای گلخانه ای مانند CO2 و گازهای متان است که بر سلامت انسان تأثیر منفی می گذارد [41]. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد (سازمان ملل) اعلام کرد که سازمان‌های بین‌المللی برای ثبات اقتصادی بلندمدت برای کمک به میلیون‌ها نفری که با گرسنگی و امکانات بهداشتی محدود مواجه هستند برای تحمل فصل زمستان همکاری خواهند کرد [42]. سازمان‌های غیردولتی مختلف و بودجه و سیاست‌های اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDGs) می‌توانند به مبارزه با فقر، بهبود سلامت، افزایش رشد اقتصادی و مقابله با تغییرات آب‌وهوایی کمک کنند. با توجه به عوامل محیطی و تغییرات اقلیمی که مهمترین عوامل کمک کننده به رفاه مردم هستند، سازمان ملل قصد دارد دستور کار 2030 را اجرا کند و از فعالیت های SDG حمایت کند. از 17 SDG، آنهایی که اقلیم، آب پاک، بهداشت، شهرنشینی، انرژی مقرون به صرفه، انرژی پایدار و جوامع را هدف قرار می دهند، به بهبود صحت عامه در کابل کمک خواهند کرد [43].

علاوه بر این، سایر عواملی که می تواند به رویکردهای موفق آینده در مورد تغییرات آب و هوایی کمک کند شامل آگاهی عمومی، ارتباطات و آموزش محیطی است. با ادعای طالبان برای باز کردن مدارس و دانشگاه ها در سال 2022 در تمام ولایات افغانستان [44]، زمان مناسبی برای آموزش مردم در مورد تغییرات محیطی و اثرات آن بر سلامت جسمانی است. آغاز برنامه‌های پایداری مانند محدود کردن تولید زباله، کاهش انتشار کربن و گازهای گلخانه‌ای، و معرفی برنامه‌های بازیافت در مؤسسات آموزشی می‌تواند به محدود کردن آلودگی کمک کند. علاوه بر این، با توجه به اینکه 99 درصد از جمعیت افغانستان مسلمان هستند [5]، آموزش در مورد بحران های اقلیمی و تشویق فعالیت های پیشگیرانه در اماکن مذهبی (مساجد) می تواند به ایجاد تأثیر اجتماعی گسترده تر کمک کند. علاوه بر این، معرفی تسهیلات بهداشتی بهتر و تامین آب سالم در سراسر کشور می تواند به کاهش بیماری های عفونی که توسط تغییرات آب و هوایی تشدید می شوند، کمک کند.

۰۸ تیر ۰۱ ، ۱۴:۰۰ ۰ نظر

ئانلود مقاله در مورد رضایت شغلی

عنوان مقاله:

پیش بینی کننده های رضایت شغلی در بین داروسازان: نظرسنجی نیروی کار منطقه ای

Predictors of job satisfaction among pharmacists: A regional workforce survey

سال انتشار: 2022

رشته: مدیریت - داروسازی

گرایش: مدیریت عملکرد - داروشناسی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله رضایت شغلی

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI مدیریت

 

مقالات ISI داروسازی

 

4. Discussion
Consistent with previous research in the United States,15,18,31,51,52 the overwhelming majority of Virginia pharmacists (86%) were satisfied with their job. This information is encouraging for current members of the profession and an incentive for students to consider pharmacy as a career choice. Despite the high overall job satisfaction, our findings, along with others,18,19 suggest that levels of job satisfaction vary across work settings. This is to be expected as work environment characteristics (e.g., learning opportunities, reward and recognition, supervisory style, staffing, and physical environment) differ across work settings and may therefore lead to different levels of job satisfaction.15,51 Similarly to our findings, a pattern among other studies indicated that job satisfaction tended to be higher for pharmacists practicing in independent community pharmacies,15,51,53 and lower for those working in chain community pharmacies.15,18,30,51 Job dissatisfaction among pharmacists working in chain community pharmacy was reported to be due to increased workload, work stress, work home-conflict, and less time for breaks and engagement with coworkers due to shortage of staff.19,51

Type of work and the proportion of time spent in each activity could also explain varying satisfaction levels across pharmacy settings. Lapane et al. found that long-term care pharmacists who were more engaged in dispensing activities reported higher stress due to more work-related interruptions and felt less satisfied than those who were more involved in consulting activities.52 Similarly, both Lau et al. and Olsen et al. found that hospital pharmacists who were more engaged with clinical and patient-oriented roles reported higher satisfaction than hospital pharmacists who performed dispensing tasks.37,54 Other studies found higher job satisfaction among pharmacists with more managerial activities than their peers who were more involved in dispensing.53,55

The desire for more clinical or administrative activities reflects the desire for more autonomy, skill utilization, and creativity.19,30,31,53, 54, 55, 56 Contrary to our expectations, factors such as attaining postgraduate residency training, high patient care involvement, and more time allocated conducting administrative activity were not significant predictors of job satisfaction in our sample. Rausch et al. investigated job satisfaction among pharmacists in United States Army Medical Treatment Facilities relative to intrinsic (e.g., achievement, recognition, responsibility, and advancement) and extrinsic (e.g., pay, work conditions, and interpersonal relations) sources of job satisfaction. In their study, pharmacists providing direct patient care services were significantly more satisfied based on intrinsic job satisfaction measures than pharmacists not providing patient care. No significant differences in extrinsic job satisfaction measures were found between those involved and those not involved in direct patient care.56 Because the 2018 Virginia Pharmacist Workforce survey employs a single-item measure of overall job satisfaction, which asks participants to consider all aspects of their job that contribute to their satisfaction, it is possible that Virginia pharmacists were primarily extrinsically motivated.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

4. بحث
مطابق با تحقیقات قبلی در ایالات متحده، 15،18،31،51،52 اکثریت قریب به اتفاق داروسازان ویرجینیا (86٪) از شغل خود راضی بودند. این اطلاعات برای اعضای فعلی این حرفه دلگرم کننده است و برای دانشجویان انگیزه ای برای در نظر گرفتن داروسازی به عنوان یک انتخاب شغلی است. علیرغم رضایت شغلی کلی، یافته های ما همراه با سایر یافته ها، 18،19 نشان می دهد که سطوح رضایت شغلی در محیط های کاری متفاوت است. این مورد انتظار است زیرا ویژگی‌های محیط کار (مانند فرصت‌های یادگیری، پاداش و به رسمیت شناختن، سبک نظارت، کارکنان و محیط فیزیکی) در محیط‌های کاری متفاوت است و بنابراین ممکن است منجر به سطوح متفاوتی از رضایت شغلی شود. مشابه یافته‌های ما. یک الگو در میان سایر مطالعات نشان داد که رضایت شغلی برای داروسازانی که در داروخانه های محلی مستقل کار می کنند بیشتر است، 15،51،53، و برای کسانی که در داروخانه های زنجیره ای کار می کنند، کمتر است. 15،18،30،51 نارضایتی شغلی در بین داروسازان شاغل در گزارش شده است که داروخانه‌های زنجیره‌ای جامعه به دلیل افزایش حجم کار، استرس کاری، تعارض در محل کار، و زمان کمتر برای استراحت و تعامل با همکاران به دلیل کمبود پرسنل است. 19،51

نوع کار و نسبت زمان صرف شده در هر فعالیت نیز می تواند سطوح مختلف رضایت را در محیط های داروخانه توضیح دهد. لاپان و همکاران دریافتند که داروسازان مراقبت طولانی‌مدت که بیشتر درگیر فعالیت‌های توزیع بودند، استرس بیشتری را به دلیل وقفه‌های مربوط به کار بیشتر گزارش کردند و نسبت به کسانی که بیشتر در فعالیت‌های مشاوره شرکت داشتند، احساس رضایت کمتری داشتند. و اولسن و همکاران دریافتند که داروسازان بیمارستانی که بیشتر درگیر نقش‌های بالینی و بیمار محور بودند، نسبت به داروسازان بیمارستانی که وظایف توزیع را انجام می‌دادند، رضایت بیشتری را گزارش کردند. مطالعات دیگر رضایت شغلی بالاتری را در میان داروسازان با فعالیت‌های مدیریتی بیشتر نسبت به همتایان خود که بیشتر درگیر توزیع بودند، نشان دادند. .53,55

۰۷ تیر ۰۱ ، ۱۷:۲۲ ۰ نظر

دانلود مقاله در مورد تأثیر هوش هیجانی

عنوان مقاله:

تأثیر هوش هیجانی و ویژگی‌های شخصیتی بر بروز رفتارهای ناایمن و آسیب‌دیدگی ناشی از سوزن‌ در پرستاران

The impact of emotional intelligence and personality traits on the occurrence of unsafe behaviors and needle stick injuries among the nurses

سال انتشار: 2022

رشته: پزشکی - روانشناسی

گرایش: روانشناسی عمومی

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله تأثیر هوش هیجانی

مشاهده سایر مقالات جدید:

 

مقالات ISI پزشکی

 

مقالات ISI روانشناسی

 

4. Discussion

prevalence of needle stick injuries among the participants was equal to 45.5%. In the study of Ghasemi et al., this value among nurses of an Iranian hospital was estimated by 41.2% (Ghasemi et al., 2017). Also, Rezaei et al. concluded that the one-year periodic prevalence of needle sticks among Iranian nurses was 44% (Rezaei et al., 2017). Moreover, the results of a study performed by Yarahmadi et al. showed that 40.42% of health care workers in an Iranian hospital suffer from needle stick injuries (Yarahmadi et al., 2014). The results of the present study are consistent with those of other studies, which indicate the high prevalence of needle sticks in Iran. Given its importance and dangerous consequences, Effective factors must be identified to prevent the occurrence of these injuries.

The results of the present study showed that the mean values of the studied variables, including self-confidence, aggression, safe behavior, risk-taking, and emotional intelligence, were significantly different between the two groups with and without needle stick injuries. So the results revealed that increasing risk-taking, increasing aggression, decreasing self-confidence, and decreasing emotional intelligence reduced safe behavior. Also, based on the results, the variables of risktaking, self-confidence, and emotional intelligence could, directly and indirectly, affect the number of needle stick injuries through decreasing safe behavior. The aggression had only an indirect effect on the number of needlestick injuries. Increasing safe behavior resulted in decreasing number of needle stick injuries. Among variables, the highest and lowest direct effects were related to the variables of self-confidence and emotional intelligence, respectively. Also, the highest and lowest indirect effects were assigned to the variables of emotional intelligence and selfconfidence, respectively. Moreover, the variables of self-confidence and aggression showed the highest and lowest total effects on the number of needlestick injuries. People with risk-taking traits pay less attention to the consequences of their behavior, and it causes them to perform dangerous actions. Identifying these persons in the workplace and controlling their behavior can reduce injuries. The results of a study carried out by Dahlgren et al. showed that the subjects with risk-taking traits commit more dangerous behaviors. These actions can make irreparable consequences for them (Dahlgren et al., 2009). Mcnabb and Keller also concluded that nurses with higher risky behaviors are exposed to the hazard of HIV transmission in their workplace (McNabb and Keller, 1991). Moreover, Man et al. demonstrated that risk-taking traits among construction workers could lead to adverse consequences and severe injuries (Man et al., 2017). Therefore, people with the risk-taking trait in workplaces and hospitals have more proneness for performing risky behaviors. Aggression, as another important trait, impress on the type of behavior. Mood and aggression influence function, mental process, risk perception, and data restoration in humans. The results of some studies indicate that people with a positive mood compared to others possess more friendly, cooperative, supportive, and safe behavior. A good mood also increases job performance and satisfaction. If people have a negative mood, they are more likely to remember negative events and situations. People with a negative mood use lower information for decision-making, paying attention, and finding the right solution. They overestimate the risk of the negative events and underestimate their ability to decrease this risk (Miner and Glomb, 2010). Jiang et al. concluded that verbal and physical aggression can significantly predict the injuries at workplace (Jiang et al., 2018). Sani et al. also resulted that the variables of aggression and emotional self-regulation can forecast risky behaviors (Sani et al., 2017). The results of the present study showed that aggression could indirectly increase the number of needle stick injuries through increasing unsafe behaviors. This may be because aggressive persons have less focus on their behavior and are more likely to commit errors. Also, they may perform unsafe actions due to antisocial behavior. Moreover, low self-confidence was identified as another effective trait in the present study. This trait reflects the individual ability to perform the desired behavior. If health care staffs are unable to follow safety instructions, the increased likelihood of needle stick injuries is reasonable. In the present study, this trait could, directly and indirectly, increase the number of needlestick injuries. Jitwasinkul et al. represented a Bayesian model to improve the safe behaviors and concluded that high self-confidence among construction workers can increase their safe actions (Jitwasinkul et al., 2016). The results of a study performed by Ghimire et al. also showed that the prevalence of needle stick injuries was strongly associated with depression and social issues among medical personnel (Ghimire et al., 2017). Furthermore, the results of the present study revealed that increasing emotional intelligence could, directly and indirectly, reduce the number of needlestick injuries. Previous studies show that people with high emotional intelligence can control their excitements, distinguish the positive and negative consequences, and use their emotional information (Mayer et al., 2004). Therefore, persons with high emotional intelligence can correctly think, decide, and behave in insensitive and dangerous situations. Jeffries et al. concluded that this trait can positively impress on safety attitude and behavior among people (Jeffries, 2011). Also, Fallahi et al. demonstrated that drivers with high emotional intelligence exhibit safer behaviors (Falahi and Goudarzi, 2015). The results of the present study are consistent with those of previous studies.

As one of the limitations of the present study, these relations were not investigated among other health care workers. Therefore, it was suggested that other health care personnel are studied in the next research. Another limitation of this study was the lack of investigating the effect of demographic items in the model. Hence, it was proposed that the impact of these items, as a separate factor, is investigated in the next studies.

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

4. بحث
شیوع جراحات ناشی از سوزن در بین شرکت کنندگان برابر با 5/45 درصد بود. در مطالعه قاسمی و همکاران، این مقدار در میان پرستاران یک بیمارستان ایرانی 2/41 درصد برآورد شد (قاسمی و همکاران، 1396). همچنین رضایی و همکاران. به این نتیجه رسیدند که شیوع دوره‌ای یک ساله سوزن‌گیر در بین پرستاران ایرانی 44 درصد است (رضایی و همکاران، 1396). همچنین نتایج مطالعه انجام شده توسط یاراحمدی و همکاران. نشان داد که 42/40 درصد از کارکنان مراقبت‌های بهداشتی در یک بیمارستان ایرانی از صدمات ناشی از سوزن‌گیری رنج می‌برند (یاراحمدی و همکاران، 1393). نتایج مطالعه حاضر با سایر مطالعات همخوانی دارد که نشان دهنده شیوع بالای سوزن چوبی در ایران است. با توجه به اهمیت و پیامدهای خطرناک آن، باید عوامل موثر برای جلوگیری از بروز این آسیب ها شناسایی شود.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین مقادیر متغیرهای مورد مطالعه شامل اعتماد به نفس، پرخاشگری، رفتار ایمن، ریسک پذیری و هوش هیجانی بین دو گروه با و بدون آسیب سوزن زدن تفاوت معناداری دارد. بنابراین نتایج نشان داد که افزایش ریسک پذیری، افزایش پرخاشگری، کاهش اعتماد به نفس و کاهش هوش هیجانی باعث کاهش رفتار ایمن می شود. همچنین بر اساس نتایج، متغیرهای ریسک‌پذیری، اعتماد به نفس و هوش هیجانی می‌توانند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با کاهش رفتار ایمن بر تعداد آسیب‌دیدگی‌های سوزن‌کوبی تأثیر بگذارند. پرخاشگری تنها تأثیر غیرمستقیم بر تعداد صدمات ناشی از سوزن داشت. افزایش رفتار ایمن منجر به کاهش تعداد آسیب های ناشی از سوزن می شود. از بین متغیرها، بیشترین و کمترین تأثیر مستقیم به ترتیب مربوط به متغیرهای اعتماد به نفس و هوش هیجانی بود. همچنین بیشترین و کمترین تأثیر غیرمستقیم به ترتیب به متغیرهای هوش هیجانی و اعتماد به نفس اختصاص یافت. همچنین متغیرهای اعتماد به نفس و پرخاشگری بیشترین و کمترین اثر کل را بر تعداد صدمات ناشی از سوزن نشان دادند. افرادی که دارای ویژگی های ریسک پذیر هستند کمتر به عواقب رفتار خود توجه می کنند و باعث می شود که آنها اقدامات خطرناکی انجام دهند. شناسایی این افراد در محیط کار و کنترل رفتار آنها می تواند آسیب ها را کاهش دهد. نتایج یک مطالعه انجام شده توسط Dahlgren و همکاران. نشان داد که آزمودنی‌های دارای ویژگی‌های ریسک‌پذیر رفتارهای خطرناک‌تری مرتکب می‌شوند. این اقدامات می تواند عواقب جبران ناپذیری برای آنها داشته باشد (Dahlgren et al., 2009). مک نب و کلر همچنین به این نتیجه رسیدند که پرستاران با رفتارهای پرخطر بالاتر در معرض خطر انتقال HIV در محل کار خود قرار دارند (مک نب و کلر، 1991). علاوه بر این، من و همکاران. نشان داد که ویژگی های ریسک پذیری در میان کارگران ساختمانی می تواند منجر به عواقب نامطلوب و صدمات شدید شود (Man et al., 2017). بنابراین افرادی که دارای ویژگی ریسک پذیری در محیط های کاری و بیمارستانی هستند، تمایل بیشتری برای انجام رفتارهای پرخطر دارند. پرخاشگری به عنوان یکی دیگر از ویژگی های مهم، بر نوع رفتار تأثیر می گذارد. خلق و خو و پرخاشگری بر عملکرد، فرآیند ذهنی، درک ریسک و بازیابی داده ها در انسان تأثیر می گذارد. نتایج برخی از مطالعات نشان می دهد که افراد با خلق مثبت در مقایسه با دیگران رفتار دوستانه، مشارکتی، حمایتی و ایمن بیشتری دارند. خلق و خوی خوب عملکرد و رضایت شغلی را نیز افزایش می دهد. اگر مردم خلق و خوی منفی داشته باشند، به احتمال زیاد رویدادها و موقعیت های منفی را به خاطر می آورند. افراد دارای خلق منفی از اطلاعات کمتری برای تصمیم گیری، توجه و یافتن راه حل مناسب استفاده می کنند. آنها خطر رویدادهای منفی را بیش از حد برآورد می کنند و توانایی خود را برای کاهش این خطر دست کم می گیرند (Miner and Glomb, 2010). جیانگ و همکاران به این نتیجه رسیدند که پرخاشگری کلامی و فیزیکی می تواند به طور قابل توجهی آسیب های محل کار را پیش بینی کند (جیانگ و همکاران، 2018). سانی و همکاران همچنین نشان داد که متغیرهای پرخاشگری و خودتنظیمی هیجانی می توانند رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند (سانی و همکاران، 2017). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پرخاشگری می تواند به طور غیرمستقیم با افزایش رفتارهای ناایمن، تعداد آسیب های ناشی از سوزن زدن را افزایش دهد. این ممکن است به این دلیل باشد که افراد پرخاشگر تمرکز کمتری روی رفتار خود دارند و بیشتر مرتکب خطا می شوند. همچنین ممکن است به دلیل رفتارهای ضداجتماعی اقدامات ناایمن انجام دهند. همچنین اعتماد به نفس پایین به عنوان یکی دیگر از ویژگی های مؤثر در مطالعه حاضر شناسایی شد. این ویژگی نشان دهنده توانایی فردی برای انجام رفتار مورد نظر است. اگر کارکنان مراقبت های بهداشتی قادر به پیروی از دستورالعمل های ایمنی نباشند، احتمال افزایش صدمات ناشی از سوزن زدن منطقی است. در مطالعه حاضر، این ویژگی می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم تعداد آسیب های ناشی از سوزن را افزایش دهد. جیتواسینکول و همکاران یک مدل بیزی برای بهبود رفتارهای ایمن ارائه کرد و به این نتیجه رسید که اعتماد به نفس بالا در بین کارگران ساختمانی می تواند اقدامات ایمن آنها را افزایش دهد (Jitwasinkul et al., 2016).

۰۵ تیر ۰۱ ، ۱۲:۱۳ ۰ نظر