چکیده
ممکن است کودکان و نوجوانان به طور خاصی نسبت به تاثیرات محیطی همانند سر و صدا آسیب پذیر باشند که میتواند بر سلامت روانی شان اثر داشته باشند. هدف این نقد و بررسی سیستماتیک، ارزیابی تاثیر سر و صدای حمل و نقل بر اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان و نوجوانان با استفاده از یک رویکرد متا آنالیزی است. بنابراین، چهار پایگاه داده (پابمد، ایمبیس، سایک اینفو و سایندکس) و ادبیات خاکستری را تا فوریه سال 2019 مورد جستجو قرار دادیم. 14 مقاله را از بین 10 مقاله شناسایی کردیم که تاثیر مواجهه با سر و صدای حمل و نقل بر روی سلامت روانی کودکان را بررسی می کنند. این مطالعات، غالبا از پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ) استفاده نموده اند و در اصل بر کودکان مدرسه ای و نوجوانان در سن 10-9 سال و 17-15 سال در اروپا تمرکز نموده اند. سه مطالعه ممکن است در این متا آنالیز، مشمول باشد. در کل، احتمالات برای بیش فعالی / عدم توجه و مشکلات کلی، به طور معناداری به میزان 11% (نسبت احتمالات، OR= 1.11 (بازه اطمینان 95%، CI 1.04-1.19)) به ترتیب 9% (95% CI 1.02–1.16) به ازای هر سر و صدای ترافیک جاده ای 10 دسیبلی (dB) افزایش پیدا کرده بود. لذا، شواهدی را برای یک تاثیر نویز ترافیک جاده ای بر روی بیش فعالی / عدم توجه و مشکلات کلی بدست آوردیم، گرچه می توانیم مطالعات معدودی را مد نظر قرار دهیم. مطالعات آینده لازم هستند تا از تکنیک های مشابه برای ارزیابی پیامدها و مواجهات در مدارس و منازل استفاده کنند. این امر، اجرای یک تحلیل داده ائتلافی شرکت کننده انفرادی را میسر می سازد.
1. مقدمه
اختلالات روانی و پیامدهایشان، نه تنها هزینه های سلامتی و اجتماعی را تحمیل می کنند بلکه هم چنین ممکن است به قربانی شدن، تبعیض و بد نام شدن بیماران منجر شود. طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، "آنها، دلیلی اصلی ناتوانی و سومین دلیل اصلی هزینه های بیماری کلی هستند (به صورت سال های عمر تنظیم شده – ناتوانی اندازه گیری می شوند)". اختلالات سلامت روانی، از همه شایع تر هستند و تقریبا 30% جمعیت یک اختلال روانی مشترک را در زمانی در طول عمر خود، تجربه می کنند.
برای کودکان و نوجوانان، یک فراتحلیل اخیر، یک شیوع جهانی اختلالات سلامت روانی 13.5 درصدی را براورد نموده است (بازه اطمینان 95%، CI 11.3–15.9). اختلالات اضطراب، شایع ترین اختلال روانی بودند (6.5% (95% CI 4.7–9.1)) که با اختلال رفتار ایزائی (5.7%، (95% CI 4.0–8.1))، اختلال بیش فعالی یا فزونکاری (3.4% (95% CI 2.6–4.5)) و هر گونه اختلال افسردگی (2.6%(95% CI 1.7–3.9)) دنبال می شد. یک فراتحلیل قبلی توسط همان گروه تحقیقاتی به طور انحصاری بر اختلال بیش فعالی کاستی توجه (ADHD) / اختلال هیپرکینتیک(HD) تمرکز کرد و یک شیوع 5.3 درصدی (95% CI 5.0–5.6, Polanczyk et al. [5]) را یافت. یک تحلیل از داده های دعاوی سلامت آلمان، نشان می دهد، شیوع تشخیص ADHD در حدود 2.4% در سال 2001 به 6.1% در سال 2014 افزایش یافت. ممکن است هم چنین ADHD تا بزرگسالی ادامه پیدا کند. یک زمینه یابی سازمان بهداشت جهانی (WHO) در زمینه ADHD، شیوه 3.6 درصدی در کشورهای با درامد بالا را نشان داد. یک ADHD بزرگسالی به طور معناداری به اختلال نقشی (مثلا ادراک و تعاملات اجتماعی مختل شده) وابسته است و به شدت با اختلالات اضطراب، خلق، رفتار و سوء مصرف مواد مقارن است. اختلالات رفتاری هم چنین در بین کودکان، رایج است و به صورت الگوهای دائمی رفتار ضد اجتماعی تعریف می شود که در کودکی یا نوجوانی وجود دارد. یک زمینه یابی مبتنی بر جمعیت در بریتانیای کبیر، 5 درصد کودکان در سن 15-5 سال را پیدا کرد که دارای یک اختلال رفتاری مرتبط به لحاظ بالینی بودند.
این مقاله در نشریه MDPI منتشر شده و ترجمه آن با عنوان اختلالات رفتاری و هیجانی در سایت ای ترجمه به صورت رایگان قابل دانلود می باشد. جهت دانلود رایگان مقاله فارسی و انگلیسی روی عنوان فارسی (آبی رنگ) کلیک نمایید.
منبع: