عنوان مقاله:
ارزیابی ویژگیهای روانسنجی مقیاس هوش فرهنگی در میان کارکنان هندی
Assessing the psychometric properties of cultural intelligence scale among Indian employees
سال انتشار: 2022
رشته: مدیریت - روانشناسی
گرایش: مدیریت منابع انسانی - روانشناسی عمومی
دانلود رایگان این مقاله:
دانلود مقاله ویژگیهای روانسنجی
مشاهده سایر مقالات جدید:
Discussion
The present study examined the psychometrics of CIS (Cronbach’s alpha, exploratory factor analysis, first and second-order confirmatory factor analysis, convergent, discriminant and nomological validity) with three different datasets of Indian employees. Reliability and validity analysis demonstrated adequate and acceptable values for using the CIS among employees in India. CIS demonstrated internal consistency when measured using Cronbach’s alpha coefficient. The four-factor structural model of CIS was found to be consistent with the original questionnaire (Ang et al. 2007). The factor structure of CIS is validated among other collectivist contexts such as Slovenia (Boštjančič et al. 2018), Saudi Arabia (AL-Dossary 2016), South Africa (Mahembe and Engelbrecht 2014), and Iran (Khodadady and Ghahari 2011). In addition, second-order CFA of CIS further validates the theoretical underpinnings of the construct as the four facets collapse into a single construct, measuring cultural intelligence. All the factors displayed adequate values of convergent validity and discriminant validity.
Cultural intelligence predicted authentic happiness, crosscultural adjustment and job performance. These results not only provide satisfactory evidence for the nomological validity of the questionnaire but also support the fact that cultural intelligence is a vital characteristic delving in framework of psychology of sustainability (Di Fabio 2017) and healthy organizations (Di Fabio and Peiró 2018). Psychology of sustainability and healthy organizations framework emphasize on the humane approach to promote wellbeing of employees and making organizations productive. Since cultural intelligence significantly impacts authentic happiness (having a life with meaning and purpose, interpersonal connectedness, experiencing positive emotions), crosscultural adjustment and job performance, it is nested in frameworks of psychology of sustainability and healthy organizations. With respect to gender differences, men displayed the capability to use proper language (non-verbal and verbal communication) while interacting with people from dissimilar cultures. Men were more able than women in integrating motivational and cognitive cultural intelligence in practical realworld scenarios. This is a novel contribution of the present study which can be subjected to replication in its future extensions.
Implications
The study holds several implications in light of theory and practice for managers, consultants, trainers and policymakers. Theoretically, the contributions made by the present study are manifold. First, the main contribution of the paper is establishing the usability of the cultural intelligence scale (CIS) in Indian scenario.
(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)
بحث
مطالعه حاضر روانسنجی CIS (آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم، اعتبار همگرا، متمایز و نامشناختی) را با سه مجموعه داده مختلف از کارکنان هندی مورد بررسی قرار داد. تجزیه و تحلیل پایایی و اعتبار مقادیر کافی و قابل قبولی را برای استفاده از CIS در میان کارکنان در هند نشان داد. CIS زمانی که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ اندازه گیری شد، سازگاری داخلی را نشان داد. مدل ساختاری چهار عاملی CIS با پرسشنامه اصلی مطابقت داشت (Ang et al. 2007). ساختار عاملی CIS در میان زمینههای جمعگرایانه دیگر مانند اسلوونی (Boštjančič و همکاران 2018)، عربستان سعودی (AL-Dossary 2016)، آفریقای جنوبی (Mahembe و Engelbrecht 2014) و ایران (خدادادی و قهاری 2011) تأیید شده است. علاوه بر این، CFA مرتبه دوم CIS بیشتر زیربنای نظری سازه را تأیید میکند، زیرا چهار وجه در یک ساختار واحد فرو میروند و هوش فرهنگی را اندازهگیری میکند. تمامی فاکتورها مقادیر مناسبی از روایی همگرا و روایی تمایز را نشان دادند.
هوش فرهنگی شادی واقعی، سازگاری بین فرهنگی و عملکرد شغلی را پیشبینی میکرد. این نتایج نه تنها شواهد رضایتبخشی برای اعتبار نامشناختی پرسشنامه ارائه میکنند، بلکه از این واقعیت حمایت میکنند که هوش فرهنگی یک ویژگی حیاتی است که در چارچوب روانشناسی پایداری (دی فابیو 2017) و سازمانهای سالم (دی فابیو و پیرو 2018) بررسی میشود. روانشناسی پایداری و چارچوب سازمان های سالم بر رویکرد انسانی برای ارتقای رفاه کارکنان و بهره وری سازمان ها تاکید دارد. از آنجایی که هوش فرهنگی به طور قابل توجهی بر شادی اصیل (داشتن زندگی با معنا و هدف، ارتباط بین فردی، تجربه احساسات مثبت)، سازگاری بین فرهنگی و عملکرد شغلی تأثیر می گذارد، در چارچوب های روانشناسی پایداری و سازمان های سالم جای می گیرد. با توجه به تفاوتهای جنسیتی، مردان توانایی استفاده از زبان مناسب (ارتباطات غیرکلامی و کلامی) را در حین تعامل با افرادی از فرهنگهای متفاوت نشان دادند. مردان در ادغام هوش فرهنگی انگیزشی و شناختی در سناریوهای عملی دنیای واقعی توانایی بیشتری نسبت به زنان داشتند. این یک سهم جدید از مطالعه حاضر است که می تواند در الحاقات بعدی آن تکرار شود.