عنوان مقاله:

هزینه سرمایه انسانی و سیاست سرمایه گذاری

Human capital cost and investment policy

سال انتشار: 2022

رشته: اقتصاد - مدیریت

گرایش: اقتصاد مالی - مدیریت مالی - منابع انسانی و روابط کار

دانلود رایگان این مقاله:

دانلود مقاله سرمایه انسانی  

مشاهده سایر مقالات جدید:

مقالات ISI اقتصاد

مقالات ISI مدیریت

3. MAIN VARIABLES, SAMPLE CONSTRUCTION, AND DESCRIPTIVE STATISTICS

3.1 .Main variables Our measures of investment risk are outcome measures and are not policy related: cash-flow volatility for operational risk and unlevered stock return volatility for asset risk. Cash-flow volatility and stock return volatility are two commonly used measures of investment-related firm risk. Ryan and Wiggins (2001) argue that firms with risky investments or volatile operating cash flows use incentive compensation with a nonlinear payoff to limit a manager's downside risk. They find that high-R&D firms have cash-flow volatility of 0.50, compared with 0.24 for low- R&D firms. Gilchrist and Himmelberg (1995) include cash flow as one of the observable fundamentals in the forecasting system used to predict future investment opportunities. Coles et al. (2006) study managerial incentives and risk taking. They use stock return volatility as a proxy for firm risk. In addition, the literature finds that cash-flow volatility is closely related to stock return volatility (e.g., Campbell, Lettau, Malkiel, & Xu, 2001; Huang, 2009; Irvine & Pontiff, 2009). Following Kuppuswamy and Villalonga (2016), we calculate cash-flow volatility as the standard deviation of the ratio of operating income after depreciation to assets over the previous eight quarters.8 We adopt the empirical methodology used by Childs et al. (2005) and Schwert and Strebulaev (2014) to estimate unlevered stock return volatility.9 Volatility is based on the daily stock returns in the prior two years. We use average employee pay to measure the cost of human capital.10 Following Chemmanur et al. (2013), we use data from Compustat to construct two measures of average employee pay: the first is staff expenses divided by the number of employees, and the second is sales, general, and administrative expenses (SGA) divided by the number of employees: 69.4% of the Compustat firm-year observations from 1950 to 2015 have a valid SGA (332,886 of 479,448 observations), while 18.2% (87,216 of 479,448 observations) have nonmissing values for staff expenses. It is important to note that staff expenses are highly correlated with SGA and have a correlation coefficient of 0.83. Based on information from the Compustat Business Segment data files, we calculate the number of segments with different four-digit Standard Industrial Classification (SIC) codes, entropy index, and geographic segment dispersion to measure the level of corporate diversification. A higher entropy index indicates greater diversification, and lower values indicate more concentration. Single-segment firms have an entropy index of zero. The geographic segment type equals 1 if the segment is domestic and 2 if the segment is nondomestic or totally foreign.11 We define geographic segment dispersion as the average of the geographic segment types within a firm. Higher geographic segment dispersion indicates greater diversification. We define a firm's acquisition activity as the ratio of the total value of acquisitions in a year to total assets. Variable definitions are specified in detail in Appendix A.

5. CHANNELS OF INVESTMENT RISK

To further explore the impact of investment risk on human capital cost, we examine its policy channels. Following the literature, we investigate four investment policy channels for risk: corporate diversification (measured by the number of business segments, the entropy index, and geographic segment dispersion), R&D expenditure, advertising expenditure, and acquisition activities. We first test the relation between the four channels and investment risk. We include a squared variable of the number of segments in the regressions because the literature suggests that the level of diversification may have a nonlinear relationship with compensation (e.g., Duru & Reeb, 2002; Rose & Shepard, 1994). We expect to see R&D expenditure, advertising expenditure, and acquisition activities as contributors to investment risk; diversification, by contrast, reduces risk. The results in Table 8, Panels A and B are consistent with our predictions.16 Next, we examine the third hypothesis H3 on the possible channels through which firm investment risk has an impact on human capital cost. Because diversification reduces investment risk, while R&D expenditure, advertising expenditure, and acquisition amount increase investment risk, we expect to see that human capital cost increases R&D expenditure, advertising expenditure, and acquisition amounts, but decreases diversification. Panel A of Table 9 reports the results using staff expenses as a proxy for average employee pay. Except for the acquisition amount, all other channels (the number of segments, the entropy index, geographic segment dispersion, R&D expenditure, and advertisement expenditure) have a significant effect, with the expected signs on average employee pay. The positive and significant coefficient on the number of business segments squared supports a nonlinear relation between the number of business segments and human capital cost. Panel B reports the results when SGA is the proxy for average employee pay. The results provide further confirmation that the channels through which investment risk affects human capital cost. In particular, the coefficient on the number of segments is negative and significant at the 1% level, whereas the coefficients on R&D expenditure, advertising expenditure, and the acquisition amount are positive and significant at the 1% level. In sum, our findings provide strong support for H3.17

(دقت کنید که این بخش از متن، با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده و توسط مترجمین سایت ای ترجمه، ترجمه نشده است و صرفا جهت آشنایی شما با متن میباشد.)

3. متغیرهای اصلی، ساخت نمونه، و آمار توصیفی

3.1 متغیرهای اصلی معیارهای ریسک سرمایه‌گذاری ما معیارهای نتیجه هستند و به خط مشی مربوط نمی‌شوند: نوسانات جریان نقدی برای ریسک عملیاتی و نوسانات بازده سهام بدون اهرم برای ریسک دارایی. نوسانات جریان نقدی و بی ثباتی بازده سهام دو معیار رایج برای ارزیابی ریسک شرکت مرتبط با سرمایه گذاری هستند. رایان و ویگینز (2001) استدلال می‌کنند که شرکت‌هایی با سرمایه‌گذاری‌های پرخطر یا جریان‌های نقدی عملیاتی ناپایدار، از غرامت انگیزشی با بازده غیرخطی برای محدود کردن ریسک نزولی مدیران استفاده می‌کنند. آنها دریافتند که شرکت های با تحقیق و توسعه بالا دارای نوسان جریان نقدی 0.50 در مقایسه با 0.24 برای شرکت های کم تحقیق و توسعه هستند. گیلکریست و هیملبرگ (1995) جریان نقدی را به عنوان یکی از اصول قابل مشاهده در سیستم پیش بینی مورد استفاده برای پیش بینی فرصت های سرمایه گذاری آتی قرار می دهند. کولز و همکاران (2006) انگیزه های مدیریتی و ریسک پذیری را مطالعه کرد. آنها از نوسانات بازده سهام به عنوان نماینده ای برای ریسک شرکت استفاده می کنند. علاوه بر این، ادبیات نشان می دهد که نوسانات جریان نقدی ارتباط نزدیکی با نوسانات بازده سهام دارد (به عنوان مثال، Campbell, Lettau, Malkiel, & Xu, 2001; Huang, 2009; Irvine & Pontiff, 2009). به دنبال Kuppuswamy و Villalonga (2016)، ما نوسانات جریان نقدی را به عنوان انحراف استاندارد نسبت درآمد عملیاتی پس از استهلاک به دارایی‌ها در هشت فصل گذشته محاسبه می‌کنیم. (2005) و Schwert and Strebulaev (2014) برای تخمین نوسان بازده سهام بدون اهرم.9 نوسانات بر اساس بازده روزانه سهام در دو سال قبل است. ما از متوسط ​​دستمزد کارکنان برای اندازه گیری هزینه سرمایه انسانی استفاده می کنیم. (2013)، ما از داده‌های Compustat برای ساخت دو معیار میانگین دستمزد کارکنان استفاده می‌کنیم: اولی هزینه‌های کارکنان تقسیم بر تعداد کارمندان، و دومی تقسیم‌بندی هزینه‌های فروش، عمومی و اداری (SGA) بر تعداد کارکنان است. : 69.4٪ از مشاهدات سالانه شرکت Compustat از سال 1950 تا 2015 دارای SGA معتبر (332886 از 479448 مشاهده) هستند، در حالی که 18.2٪ (87216 از 479448 مشاهده) دارای مقادیر نادرست برای هزینه های کارکنان هستند. توجه به این نکته حائز اهمیت است که هزینه های کارکنان با SGA همبستگی بالایی دارد و دارای ضریب همبستگی 0.83 می باشد. بر اساس اطلاعات فایل‌های داده‌های بخش تجاری Compustat، ما تعداد بخش‌ها را با کدهای چهار رقمی استاندارد طبقه‌بندی صنعتی (SIC)، شاخص آنتروپی و پراکندگی بخش جغرافیایی برای اندازه‌گیری سطح تنوع شرکت محاسبه می‌کنیم. شاخص آنتروپی بالاتر نشان دهنده تنوع بیشتر و مقادیر پایین تر نشان دهنده غلظت بیشتر است. شرکت های تک بخش دارای شاخص آنتروپی صفر هستند. نوع بخش جغرافیایی برابر است با 1 اگر بخش داخلی باشد و اگر بخش غیر داخلی یا کاملاً خارجی باشد 2 برابر است. پراکندگی بخش جغرافیایی بالاتر نشان دهنده تنوع بیشتر است. ما فعالیت اکتساب یک شرکت را به عنوان نسبت ارزش کل خریدها در یک سال به کل دارایی ها تعریف می کنیم. تعاریف متغیرها به تفصیل در پیوست A مشخص شده است.

5. کانال‌های ریسک سرمایه‌گذاری

برای بررسی بیشتر تأثیر ریسک سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه انسانی، کانال های سیاست گذاری آن را بررسی می کنیم. به دنبال ادبیات، ما چهار کانال سیاست سرمایه‌گذاری را برای ریسک بررسی می‌کنیم: تنوع شرکت (اندازه‌گیری شده با تعداد بخش‌های تجاری، شاخص آنتروپی و پراکندگی بخش جغرافیایی)، هزینه‌های تحقیق و توسعه، هزینه‌های تبلیغات و فعالیت‌های اکتساب. ما ابتدا رابطه بین چهار کانال و ریسک سرمایه گذاری را آزمایش می کنیم. ما یک متغیر مجذور تعداد بخش‌ها را در رگرسیون‌ها اضافه می‌کنیم، زیرا ادبیات نشان می‌دهد که سطح تنوع ممکن است رابطه غیرخطی با جبران داشته باشد (به عنوان مثال، دورو و ریب، 2002؛ رز و شپرد، 1994). ما انتظار داریم که مخارج تحقیق و توسعه، مخارج تبلیغاتی و فعالیت‌های خرید را به عنوان عواملی در ریسک سرمایه‌گذاری ببینیم. در مقابل، تنوع، ریسک را کاهش می دهد. نتایج در جدول 8، پانل های A و B با پیش بینی های ما سازگار است.16 سپس، فرضیه سوم H3 را در کانال های احتمالی که از طریق آن ریسک سرمایه گذاری شرکت بر هزینه سرمایه انسانی تأثیر می گذارد، بررسی می کنیم. از آنجایی که تنوع، ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد، در حالی که مخارج تحقیق و توسعه، مخارج تبلیغات و مقدار کسب ریسک سرمایه گذاری را افزایش می دهد، انتظار داریم که ببینیم هزینه سرمایه انسانی مخارج تحقیق و توسعه، مخارج تبلیغات و مقادیر کسب را افزایش می دهد، اما تنوع را کاهش می دهد. پانل A از جدول 9 نتایج را با استفاده از هزینه های کارکنان به عنوان نماینده ای برای میانگین دستمزد کارکنان گزارش می کند. به جز مبلغ اکتساب، همه کانال‌های دیگر (تعداد بخش‌ها، شاخص آنتروپی، پراکندگی بخش جغرافیایی، هزینه تحقیق و توسعه، و هزینه تبلیغات) با علائم مورد انتظار بر میانگین دستمزد کارکنان تأثیر قابل‌توجهی دارند. ضریب مثبت و معنی‌دار بر تعداد بخش‌های کسب‌وکار مجذور یک غیرلین را پشتیبانی می‌کند.