عنوان فارسی مقاله: |
ترمیم و احیای آسیب های عصب لامبوساکرال در موش هایی با مجرای کیتوزان دارای سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان |
عنوان انگلیسی مقاله: |
Repair and regeneration of lumbosacral nerve defects in rats with chitosan conduits containing bone marrow mesenchymal stem cells |
چکیده
هدف : با وجود پیشرفت های زیاد در جراحی ، آسیب عصب ناحیه ی کمری ناشی از تروما ، عملکرد ترمیم ضعیف و ناکافی می باشد . سلول های بنیادی مزانشیمی مغر استخوان بیانگر عوامل نوروترفیک می باشد و همچنین می توانند به صورت متمایز در درون سلول های عصبی به شکل بالقوه درمان جایگزین موثری را برای نقص لومبوساکرال به وجود بیاورند . هدف از مطالعه ی حاضر ارزیابی عملکرد ترمیم ، بازسازی عصب ، بقای نورون و آپوپتوز پس از قطع عصب لومبوساکرال در گروه دریافت کننده پیوند BMSC به مجرای کیتوزان می باشد . مدلها : ریشه ی عصب L4–L6 موش ها به صورت عرضی قطع شده است و با سه کیتوزان 1 سانتی متری متصل شده است ، که به وسیله ی BMSCs یا محیط کشت DMEM تزریق شده اند . بازسازی عصب و فرایند ترمیم به وسیله ی شاخص SFI مورد بررسی قرار گرفته است و به صورت مورفولوژیک تحلیل می شود . نتایج : در 6 و 12 هفته بعد از عمل جراحی ، مقادیر SFI در MSC به طور قابل توجهی نسبت بالایی را در مقایسه با DMEM نشان می دهد (P 0.05) . دامنه ی اوج CMAPو سرعت هدایت عصبی در گروه تحت درمان MSC به طور قابل توجهی بالاتر از گروه DMEM است (P 0.01) ، در حالی زمان تاخیر هجوم CMAP در گروه تحت درمان MSCبسیار کوتاه تر از گروه DMEM است . قطر الیاف میلین دار و ضخامت پوشش های میلین در گروه تحت درمان MSC بسیار بالاتر از گروه DMEM می باشد . تفوتی در تعداد نورون های حرکتی در راس قدامی نخاع در 6 هفته بعد از عمل وجود ندارد ، در حالی که تعداد نرون های حرکتی در گروه تحت درمان MSC در 12 هفته بعد از عمل بسیار بیشتر از گروه DMEM است . تعداد سلول های آپوپتوتیک نیز به شکل قابل توجهی پایین است .
نتیجه گیری : نتایج بدست آمده از مطالعات حاضر نشان می دهد که درمان BMSCs عصب ناحیه ی کمری را بهبود می بخشد . علاوه بر این ، داده های ما نشان می دهد که BMSC ها آپوپتوز نورن حرکتی را مهارمی کند و عملکرد نورون حرکتی را بهبود می بخشد .