به طور خلاصه، گواهی تجربی را ارائه کرده ایم که تاثیرگزاری به طور تصادفی درون زنجیره انتشارات دانشمند توزیع شده است، و تغییرات موقت تاثیرگزاری در طول دوره کاری دانشمند می تواند با تغییرات بهره وری، شانس و پیشینه توزیع تاثیر شخصی دانشمند توضیح داده شود. این یافته به ما این امکان را داد که قانون بهره وری، شانس و Q یک دانشمند را به طور سیستماتیک حل نماییم، که تخمین می زند مقالات با تاثیر بالای حقیقی به ترکیبی از Q و شانس نیازمندست و بهره وری بالا به تنهایی تاثیر محدودی روی احتمال انجام یک کار با تاثیر بالا در دوره کاری دانشمند خواهد داشت. پارامتر قابل سنجش نمایانگر قابلیت پایدار دانشمند برای انتشار مقالات با تاثیر بالا (یا پایین) است.
تمم این معیارهای استفاده شده بازدهی، در طول دوره کاری دانشمند تغییر می کند . درمقابل، Q درطول دوره کاری یک دانشمند برای اغلب دانشمندان (76%) ثابت است، و توسط یک مقاله یا همکار خاص تغییر چندانی نخواهد کرد. ذات اساسی پارامتر Q با این حقیقت پشتیبانی می شود که معیارهای کنونی استفاده شده برای موفقیت، از مقیاس- h گرفته تا نقل قول های انباشته، می توانند از این معیار Q محاسبه شوند. Q نه تنها مقدار این معیارها ا سنجش می کند بلکه سیرتکامل زمانی آنها را نیز پیش بینی خوهد کرد (شکل 6 ث و ف).
تمام یافته های اراده شدهه بالا، براساس زیرمجموعه ای از 2887 فیزیکدان با دوره کاری حداقل 20 سال و مقالات کافی است. دانشمندان به اواسط یا پایان کار تخصصی خود رسیده اند بنابراین می توانند درصورت انتخاب درست در دانشگاه ها، موفق در نظر گرفته شوند. البته یافته های ما برای دانشمندان جوان که دانشگاه را زود ترک کرده و مقالات اندکی منتشر نموده اند صادق نیست.
در این کار، ما با تاثیر بلندمدت که با c*10 نشان داده شده است، به عنوان یک متغیر برونزا رفتار کرده ایم. معقول به نظر می رسد که بهره وری و تاثیرگزاری برهمدیگر اثر بگزارند. برای مثال از منظر کارکردی، برخی انتشارات اولیه دانشمند می تواند به جذب منابعی که باعث رشد بهره وری بالا شود کمک نماید. < c10> برای 10 مقاله اول دانشمند با تداوم دوره کاری او مرتبط است، یعنی احتمال ماندن در دانشگاه کمی متاثر از ضریب تاثیر مقالات اولیه است (شکل س49). همچنین مدل Q خاطرنشان می کند که تعداد کلی مقلات در دوره تخصصی ارتباط کمی با Q بالا دارد (معادله2). اگرچه مدل Q و تخمین های فراهم شده در اینجا، از ارتباط بین تاثیر اولیه و بهره وری کلی (بخش س5) سخنی نمی گوید، این یافته های اولیه، نیازمند سنجش و مدلهای بیشتری است که بتواند سیر تکامل موازی تاثیرگزاری و بهره وری کوتاه مدت را نشان دهد (37).
این مقاله با عنوان Quantifying the evolution of individual scientific impact در مجله ساینس منتشر شده است. همچنین ترجمه این مقاله با عنوان "ارزیابی کمی تکامل ضریب تاثیر علمی شخصی" در سایت ای ترجمه به صورت رایگان قابل دانلود می باشد.