چکیده

            فرض می شود که رفتارهای باز کردن و بستن رهبر موجب پرورش سطوح بالایی از رفتارهای اکتشافی و بهره برداری کارکنان می شوند و از این رو انگیزه عملکرد خلاقانه کارکنان را فراهم می آورند. با کاربرد نظریه دوسوتوانی رهبری برای نوآوری، نتایج نشان داد که رفتارهای باز کردن و بستن رهبر به طور مثبت به رفتارهای اکتشافی و بهره برداری کارکنان, بالاتر و فراتر از متغیرهای کنترل (سطح متوسط شاهد) منجر می شود. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که با رفتار بازکننده رهبر، رفتار بستن رهبر و تعامل بین رفتارهای انعطاف پذیر رهبران, پیش بینی می شود که عملکرد نوآورانه کارکنان به طور معناداری بالاتر و فراتر از متغیرهای کنترل پیش بینی شده است.

پیش زمینه

           در طول یک دهه گذشته، علاقه زیادی به تئوری و پژوهش در مورد دوسوتوانی سازمانی وجود داشته است. توسعه و موفقیت درازمدت بر توانایی سازمان در بهره‌برداری از شایستگی های فعلی آن و اکتشاف همزمان شایستگی های لزوماً جدید متکی است. سازمان ها دائماً با تغییرات شتابزده محیطی در سطح کلان و خرد روبرو می شوند و به منظور داشتن پویایی و سازگار بودن با زمینه ناپایدار و ناهمگن, به چالش کشیده می شوند. بنابراین، تطبیق مداوم سازمان ها با تهدیدها و فرصت های بیرونی و واکنش به نوآوری ها و همراستایی ساختاری امری حیاتی است. نوشته های سازمانی ادعا نمودند که سازمان های موفق در محیط های پویا, دوسوتوان هستند که در حال حاضر همراستا و کارآمد می شوند و در عین حال خود را با تغییر آینده تطبیق می دهند (Kauppila and Tempelaar 2016؛ Taródy 2016؛ Cao et al. 2009).

             محققان ادعا کرده اند که دوسوتوانی نه تنها پیشینه مهمی از نوآوری در سطح سازمانی است، بلکه تیم ها و کارگران نیز باید باید به منظور نوآور بودن, با تنش بین اکتشاف و بهره برداری مقابله کنند. رهبری به عنوان یکی از مهمترین تاثیرگذارترین عوامل پیش بینی کننده نوآوری کارگران و توسعه سازمانی در نظر گرفته شده است (Zacher et al. 2016؛ Hunter et al. 2011؛ Bledow et al. 2009). استدلال شده است که رهبران باید رفتارهای اکتشافی و بهره برداری را در بین کارکنان خود ترغیب کنند، و از این رو، ترکیب سطوح بالایی از رفتارهای اکتشافی و بهره برداری کارکنان باید به عملکرد نوآورانه بالایی منجر شود (Rosinging et al. 2011). نظریه دوسوتوانی رهبری برای نوآوری این موضوع را مطرح می کند که رهبران مشارکت کننده در رفتار رهبری دوسوتوان، یعنی گشودن و باز کردن، مکمل الزامات نوآوری هستند, به این دلیل که آنها رفتارهای اکتشافی و بهره برداری را در یک کارگر فردی و در یک گروه تشویق می کنند (Zacher  و  Rising 2015؛ Rising et al. 2011). گفته می شود که به منظور دوسوتوان بودن، کارگران باید بتوانند به طور همزمان و به یک میزان اکتشاف و بهره برداری کنند. دوسوتوانی در یک سطح فردی, نه تنها یک سطح ممکن است که در آن یک سازمان می تواند هر دو رفتار اکتشافی و بهره برداری را متعادل کند، بلکه برای ترکیب و دستیابی به هم افزایی بین فعالیت های اکتشافی و بهره برداری در سطح سازمانی بالاتر نیز مورد نیاز است. تجزیه و تحلیل March روی دو حالت به هم مرتبط با گزینه سازمانی استراتژیک، یعنی اکتشاف و بهره برداری می تواند به گونه ای بهره برداری شود که مدیریت نه تنها با یک سازمان به عنوان یک کل بلکه با یک کارگر فردی مرتبط به آن کل سر و کار داشته باشد (Costea et al. 2012؛ Raisch et al. 2009؛ Levinthal  و  March 1993؛ March 1991).

این مقاله در نشریه اسپرینگر  منتشر شده و ترجمه آن با عنوان رهبری دوسوتوان در سایت ای ترجمه به صورت رایگان قابل دانلود می باشد. جهت دانلود رایگان مقاله فارسی و انگلیسی روی عنوان فارسی (آبی رنگ) کلیک نمایید.
منبع:

Ambidextrous leadership, ambidextrous employee, and the interaction between ambidextrous leadership and employee innovative performance